کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آرمان
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - آرزو، امید. 2 - حسرت ، اندوه . 3 - اصل .
-
جستوجو در متن
-
دن کیشوت
فرهنگ فارسی معین
(دُ شُ) [ اسپا. ] (اِ.) کنایه از: کسی که دستخوش آرمان های غیرعملی و توهم - های پهلوانی است .
-
جان بر کف
فرهنگ فارسی معین
(بَ کَ) [ فا - ع . ] (ص .) ویژگی آن که در راه آرمان یا رسیدن به هدف حتی از جان خود می گذرد.
-
مدینه
فرهنگ فارسی معین
(مَ نِ) [ ع . مدینة ] (اِ.) شهر. ج . مدن ، مداین . ؛ ~ی فاضله آرمان شهر.
-
لابی
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) 1 - سرسرای بزرگ ورودی ، تالار ورودی هتل و مهمان خانه (فره ). 2 - گروه یا جریانی که تلاش می کنند بر هیئت حاکمه یا بر کسانی در جهت منافع یا آرمان خود اثر بگذارد.