کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرزومند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آرزومند
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ)(ص مر.)1 - مشتاق . 2 - آزمند. 3 - کامجوی . 4 - دارندة حسرت .
-
جستوجو در متن
-
امیدوار
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(ص مر.) 1 - آرزومند. 2 - متوقع ، منتظر.
-
تأمیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) امیدوار ساختن ، آرزومند کردن .
-
تایق
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . تائق ] (اِفا.) آرزومند، شایق .
-
تشوق
فرهنگ فارسی معین
(تَ شَ وُّ) [ ع . ] (مص ل .) آرزومند شدن .
-
تشویق
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) آرزومند کردن ، به شوق افکندن .
-
شهوانی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ) (ص نسب .) 1 - آن چه که از روی شهوت باشد. 2 - آرزومند.
-
نزوع
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (مص ل .) مشتاق شدن ، آرزومند گردیدن .
-
هوایی شدن
فرهنگ فارسی معین
(هَ. شُ دَ) (مص ل .) (عا.) عاشق شدن ، آرزومند شدن .
-
غنج زدن
فرهنگ فارسی معین
(غَ. زَ دَ) (مص ل .) بسیار مشتاق و آرزومند چیزی بودن .
-
کیل
فرهنگ فارسی معین
(ص .) 1 - خمیده ، کج . 2 - آرزومند.
-
مشتاق
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) آرزومند، مایل و راغب .
-
مشتهی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) آرزومند، خواهان .
-
تحنن
فرهنگ فارسی معین
(تَ حَ نُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - مهربانی کردن . 2 - آرزومند شدن .