کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرایش 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آرایش جهان
فرهنگ فارسی معین
(یِ ش ِ جَ) (اِمر.) لحن هفدهم ازالحان باربد. لحن خورشید هم گفته اند.
-
آرایش خورشید
فرهنگ فارسی معین
(یِ ش ِ خُ) (اِمر.) هفدهمین لحن از الحان باربدی .
-
جستوجو در متن
-
حلیت
فرهنگ فارسی معین
(حِ یَ) [ ع . حلیة ] (اِ.) زیور، آرایش .
-
ماهو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - زینت ، آرایش . 2 - چوبدست ساربانان .
-
آذین
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - زیب ، زینت ، آرایش . 2 - رسم ، قاعده ، قانون .
-
پرداخت
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (مص مر.) 1 - آرایش . 2 - جلا، صیقل .
-
توالت
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - آرایش چهره و سر. 2 - مستراح .
-
جماش
فرهنگ فارسی معین
(جَ مّ) (ص .) 1 - شوخ ، مست . 2 - فریبنده . 3 - آرایش کننده .
-
طرازنده
فرهنگ فارسی معین
(طِ زَ دِ) (ص فا.) 1 - آرایش دهنده . 2 - نظم دهنده .
-
بهاء
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - روشنی ، درخشندگی . 2 - زیبایی ، نیکویی . 3 - زینت ، آرایش . 4 - رونق .
-
تازه بهار
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) 1 - گل نوشکفته . 2 - نوبهار. 3 - زمین آرایش یافته از بهار مجدد.
-
طرازیدن
فرهنگ فارسی معین
(طِ دَ) (مص م .) 1 - آرایش کردن ، آراستن . 2 - نظم و ترتیب دادن ، نیکو ساختن .
-
نگارین
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (ص نسب .) 1 - هرچیز رنگ آمیزی شده و آرایش شده . 2 - محبوب ، معشوق .
-
پیراستن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص ل .) 1 - کم کردن و کاستن برای زیبا ساختن . 2 - آرایش کردن . 3 - صیقل دادن .