کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرامگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آرامگاه
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - جای آرمیدن . 2 - مجازاً به معنی گور، قبر.
-
جستوجو در متن
-
استان
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) جای خواب ، آرامگاه .
-
مرقد
فرهنگ فارسی معین
(مَ قَ) [ ع . ] (اِ.) خوابگاه ، آرامگاه ، به ویژه آرامگاه امام ، قدیس یا شخصیت روحانی . ج . مراقد.
-
استانه
فرهنگ فارسی معین
(اَ نِ) (اِ.) جای خواب و آرام ، آرامگاه .
-
مقر
فرهنگ فارسی معین
(مَ قَ رّ) [ ع . ] (اِ.) آرامگاه ، جای قرار.
-
آمبولانس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) اتومبیل مخصوص جهت حمل بیماران و مجروحان به بیمارستان و یا مردگان به آرامگاه .
-
بقیع
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - جایی که در آن درختان گوناگون باشد. 2 - نام گورستانی در مدینه که آرامگاه بسیاری از نزدیکان پیامبر در آنجاست .
-
عتبات
فرهنگ فارسی معین
(عَ تَ) [ ع . ] (اِ.) جِ عتبه . ؛~ عالیه کنایه از: آرامگاه امامان شیعه .
-
مضجع
فرهنگ فارسی معین
(مَ جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - خوابگاه ، جای خفتن . 2 - قبر، آرامگاه . ج . مضاجع .
-
صهیونیسم
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ فر. ] (اِ.) جریانی که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد یک میهن یهودی در فلسطین به وجود آمد. نام این مرام از کوه صهیون (آرامگاه داوود نبی ) در اورشلیم گرفته شده است .
-
گاه
فرهنگ فارسی معین
1 - (پس .) علامت اسم زمان که در آخر کلمه درمی آید مانند شامگاه صبح گاه ، و علامت اسم مکان نیز می باشد مانند دانشگاه ، آرامگاه . 2 - (اِ.) زمان ، وقت . 3 - عصر، دوره .