کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
zone plate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
zone fare, zoned fare
کرایۀ منطقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کرایهای که براساس تقسیمبندی جغرافیایی محدودۀ خدماتی تعیین میشود
-
fusion zone, weld fusion zone
گدازگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] منطقهای از فلز پایه که در سطح جوش ذوب میشود
-
style zone
گسترۀ سبکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] محدودهای که دستساختههای جوامع مختلف ساکن آن، شاخصههای سبکی مشابه دارند
-
conflict zone
محدودۀ تداخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] محدودهای از تقاطع که شامل اولین نقطه تا آخرین نقطۀ تداخل است
-
no passing zone
محدودۀ سبقت ممنوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بخشی از یک راه دوطرفۀ دوخطه که سبقت گرفتن در یک یا هر دو جهت آن ممنوع است
-
work zone
محدودۀ کارگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بخشی از راه که عملیات نگهداری و ساختوساز در آن صورت میگیرد و درنتیجه بر تعداد خطوط عبور وسایل نقلیه و نحوۀ تردد آنها اثر میگذارد
-
layover zone
ماندگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مکانی مشخص برای توقف وسایل نقلیۀ عمومی که در نزدیکی آخر مسیر یا آخر خط یا در نقطۀ بازگشت قرار دارد
-
zone of fire
منطقۀ آتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقهای که در تیررس یک یگان زمینی یا یک کشتی پشتیبان است
-
neutral zone
منطقۀ بیطرف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] منطقهای که میان دو کشور، در نتیجۀ عدم توافق بر سر تعیین حدود مرز میان آنها، به وجود میآید و حاکمیت آن اشتراکی است
-
separation zone
منطقۀ جداسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] منطقهای که در آن مسیر حرکت کشتیها در چارچوب طرح جداسازی تردد از هم جدا شده است
-
buffer zone
منطقۀ حائل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] منطقهای بین دو کشور یا گروههای متخاصم که در آن هیچکدام از آن کشورها یا گروهها حضور نظامی نداشته باشند
-
blind zone
منطقۀ کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، علوم نظامی] منطقهای که در آن نشانکها/ سیگنالها یا پژواک را نمیتوان دریافت کرد
-
zone defense
جاگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، شیوهای دفاعی که در آن هر مدافع از منطقۀ مشخصی از زمین دفاع میکند متـ . دفاع منطقهای
-
invaded zone
زون تاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بخشی از دیوارۀ چاه گمانه که مایع حفاری در آن نفوذ کرده و جانشین شارۀ سازند شده است
-
biofacial zone
زون زیسترخسارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] زون زیستچینهشناختی در یک توالی سنگی ساده که معرف محیطی با مجموعۀ فسیلی از خصوصیات یک زیستزون زنده است