کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
words per minute پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
word
واژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] لفظی با معنا و مفهومی مشخص متشکل از آواهایی بههمپیوسته با الگوهای زیروبمی و تکیه که در نوشتار با حروفی در کنار هم و با فاصله از یکدیگر مشخص میشود و در جمله صورتهای دستوری گوناگونی به خود میگیرد
-
function word, grammatical word
نقشنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای عموماً بدون معنای واژگانی مشخص و دارای معنای دستوری که در جمله نقش نحوی یا ساختاری ندارد متـ . واژۀ نقشی
-
question word,interrogative word
واژۀ پرسشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← پرسشواژه
-
core word
واژۀ پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای از زبان معیار و با بسامد فراوان در گفتار و نوشتار که به گویش و لهجه و تخصص خاصی تعلق ندارد و واحدی از واژگان پایه به شمار میآید
-
word processor
واژهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزار مخصوص واژهپردازی
-
word processing
واژهپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوشتن و تغییر دادن و ویرایش و چاپ حروف و واژهها با نرمافزار رایانهای مخصوص
-
palindrome word
واژۀ خودمقلوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
binary word
واژۀ دودویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دنبالهای از دو نماد به طول مفروض
-
periodic word
واژۀ دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
word formation
واژهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند ساختن واژه
-
content word
واژۀ محتوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای دارای معنای واژگانی مشخص متـ . محتوایی contentive
-
aperiodic word
واژۀ نادورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دنبالهای از حروف که نهایتاً دورهای نباشد
-
orthographic word
واژۀ نوشتاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژه هنگامی که در نوشتار بهصورت واحدی مادی و مشخص و با فاصله از واحدهای مشابه دیگر در نظر گرفته شود
-
phonological word
واژۀ واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژه هنگامی که در گفتار و بهصورت واحدی واجشناختی در نظر گرفته شود
-
cognate word
واژۀ همخانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای که با واژهای دیگر نیای مشترک دارد