کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
woman's body پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
womanism
زنباوری سیاهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] در فرهنگ سیاهپوستان، به ویژگیهای جنسیتی زنان اشاره دارد که ممکن است بهنوعی بر آگاهی سیاسی یا اجتماعی نیز دلالت داشته باشد
-
woman spirit
فلسفۀ روح زنانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی فلسفۀ معنوی فمینیستی که بر پایۀ اعتقاد به الهۀ بزرگ شکل گرفته است و از مطالعۀ ستارهشناسی و رؤیا و ایچینگ و فال تاروت و یوگا حمایت میکند
-
woman-centredness
زنمداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] تفکری ناظر بر اینکه تجربۀ زنان باید موضوع اصلی مطالعه و منشأ تمامی ارزشها برای فرهنگها باشد
-
new woman
زن نوین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] زنی که در کارهای خانه مشارکت دارد و در تأمین مخارج مادی نیز سهیم است، و در عین حال، خود را والد اصلی فرزند یا فرزندانش میداند
-
women's suffrage, woman suffrage, female suffrage
حقرأی زنان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل، مطالعات زنان] حق زنان برای رأی دادن در انتخابات
-
stunt performer, stunt player, stunt man, stunt woman
بدلکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فردی با شباهت ظاهری به بازیگر اصلی که در برخی صحنههای فیلم به جای او بازی میکند