کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
winding-clothes پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
wind
باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] حرکت هوا نسبت به سطح زمین
-
grave-cloth, burial cloth
گورجامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پارچه یا جامهای که برای پوشاندن جسد در هنگام تدفین به کار میرود
-
wind burn, wind injury
بادزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] تغییر رنگ و پژمردگی برگهای گیاه براثر وزش باد شدید در زمان خاصی از دورۀ رویش
-
plough wind, plow wind
باد شیارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] باد راستخط همراه با برونشارش ناپیچندی توفان تندری
-
wind tide, wind setup
بادکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی، علوم جَوّ] اختلاف سطح تراز آب ساکن، بین بخشهای بادسو و بادپناه تودۀ آب، براثر تنش باد
-
winds aloft, upper winds
بادهای بالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی که در ترازهای مختلف جوّ میوزد متـ . بادهای ترازبالا upper-level winds
-
filter cloth
پارچۀ صافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] پارچهای که با آن عمل صافش انجام میشود
-
service cloth
دستمال پذیرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پارچۀ سفیدی که میزبانیار بر روی ساعد خود میاندازد و در هنگام گذاشتن بشقابهای داغ بر روی میز از آن استفاده میکند
-
silence cloth
صداگیر 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مشمع یا هر پارچۀ لایهداری که آن را برای گرفتن صدای ظروف زیر رومیزی قرار میدهند
-
wind sock, wind cone, wind sleeve
بادنمای کیسهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی کیسۀ پارچهای مخروطیشکلِ تهباز که بر روی تیرکی در مجاورت باند نصب میشود و جهت و قدرت تقریبی باد را نشان میدهد متـ . بادنما 2
-
wind wave, wind sea, sea
بادموج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] امواج گرانی سطح دریا حاصل از باد که پایدار یا درحالرشد است
-
thermal wind
گرماباد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آهنگ تغییر قائم باد زمینگَرد
-
wind force
نیروی باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نیروی ناشی از باد وارد بر یک سازه یا جسم متناسب با مجذور سرعت باد
-
wind profile
نیمرخ باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نموداری از تغییرات زمانی و افقی یا قائم باد
-
gap wind
کافباد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] باد قویِ ترازپایین که از مسیر تقریباً مسطح بین دو رشتهکوه یا از کافِ موجود در یک مانع کوهستانی عبور میکند