کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wide-angle پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
wide-angle lens
عدسی زاویهباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عدسی دوربینی که میدان دید زاویهای آن بین 75 تا 100 درجه باشد
-
angle
زاویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] شکل هندسی حاصل از رسم دو نیمخط از یک نقطه
-
angle of impact, impact angle
زاویۀ برخورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، فیزیک] [حملونقل درونشهری-جادهای] زاویۀ بین محور تقارن مانع طولی و مسیر حرکت خودرو در محل تصادف [فیزیک] زاویۀ تند پرتابه با افق، در هنگام برخورد آن با زمین
-
crab angle, angle of crab
زاویۀ پَرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] کوچکترین زاویۀ میان خط پرواز و کنارهای از عکس که به راستای خط پرواز نزدیکتر است
-
external angle, exterior angle
زاویۀ خارجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویۀ بین یک ضلع و امتداد ضلع مجاورش در خارج از چندضلعی
-
internal angle, interior angle
زاویۀ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویۀ بین اضلاع مجاور در درون یک شکل بسته
-
yaw angle, angle of yaw
زاویۀ سمتگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] با دید از بالا، زاویۀ بین محور طولی هواگرد و جهت مرجع
-
groove angle, included angle
زاویۀ شیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] زاویۀ بین دو رویۀ شیار در یک شیار جوش
-
sideslip angle, angle of sideslip
زاویۀ کنارسُرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] زاویۀ بین صفحۀ تقارن هواگرد و جهت حرکت آن
-
inscribed angle, angle at a circumference
زاویۀ محاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زاویهای که رأس آن بر محیط دایره قرار دارد و اضلاع آن وترهای دایره هستند
-
central angle, angle at centre
زاویۀ مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در دایره، زاویهای که اضلاعش شعاعهای آن دایره باشد
-
inclination angle, angle of inclination
زاویۀ میل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] زاویۀ صفحۀ مدار با صفحۀ مرجعی مانند صفحۀ استوای زمین
-
tooth angles, angles
زاویههای دندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] زاویههای حاصل از اتصال دو یا چند سطح دندان
-
wide body
پهنپیکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواپیمایی که میان صندلیهای مسافری آن دو یا چند راهرو وجود داشته باشد
-
complement of an angle
متمم زاویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] متمم یک زاویۀ مفروض زاویهای است که مجموع آن با زاوایهای مفروض برابر 90 درجه باشد