کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wholely پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
whole gale
تندباد کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با سرعت 48 تا 55 گره در مقیاس باد بوفورت متـ . عدد بوفورت 10 Beaufort number 10
-
whole-object
تامکمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، کلیت یک شخص که کامینۀ عشق باشد و نه فقط بخشی از بدن او
-
whole milk
شیر کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیری که هیچیک از ترکیبات، ازجمله چربی آن، گرفته نشده باشد
-
whole food
غذای تام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذایی با فراوری کمینه که به همان شکل طبیعی مصرف شود و هیج افزودنی و مکمل و پایدارکنندۀ مصنوعی نداشته باشد
-
whole meal bread
نان آرد کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نانی که از آرد کامل تهیه میشود و بر پایۀ مادۀ خشک حدود دو درصد الیاف خام دارد
-
whole-gale warning
هشدار تندباد کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هشداری برای کاربری دریایی با باد با سرعت 48 تا 55 گره یا نیروی بوفورت 10
-
whole-tone scale
گام تمامپرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گامی متشکل از شش نغمه که بین هریک از آنها یک پرده فاصله است
-
whole meal 1
آرد کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آردی که در تهیۀ آن هیچیک از اجزای مغز و پوسته و گیاهک (germ) دانههای غلات از آنها جدا نمیشود
-
whole wheat flour
آرد کامل گندم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آرد تهیهشده از همۀ قسمتهای دانۀ گندم که سرشار از فیبر و کربوهیدراتهای پیچیده و پروتئین و عناصر معدنی و ویتامینهاست، ولی ترکیبات نامطلوبی مانند فیتاتها را نیز در خود دارد
-
whole diet approach
تمامنگری رژیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نگاه جامع به همۀ جوانب یک رژیم غذایی در کلیت آن، بهجای توجه به یک غذا یا مادۀ غذایی
-
whole meal 2
غذای کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] یک وعده غذا شامل پیشغذا و غذا و پیغذا
-
whole body clearance, total body clearance
پاکسازی تن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] پاکسازی همۀ بدن از دارو