کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
white-lipped پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
lipping
لبهدارشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تغییر شکل تاج ریل براثر فشار مستمر و سیلان فلز
-
lip sync, lip synchronization
لبهمگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] انطباق صدای ضبطشده با حرکات لبها در تصویر، در هنگام ادای کلمات
-
rail lip
لبۀ تاج ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زائدهای در یک یا دو طرف تاج ریل که براثر فشار چرخ و سیلان فولاد در تاج ریل به وجود میآید
-
lipped joint
درز لبهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] درزی پیچی در انتهای یکی از ریلها که دچار شارش فلزی شده باشد
-
white mould/ white mold
کپک سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بیماری قارچی ناشی از اسکلروتینیا اسکلروتیوروم (Sclerotinia sclerotiorum) که نشانۀ ویژۀ آن تشکیل پوشش سفید جُلینهای بر روی قسمتهای هوایی گیاه است
-
white goods
لوازم خانگی اسقاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] لوازم خانگی و بعضاً صنعتی بزرگ فرسوده، مانند اجاق و یخچال و ماشین لباسشویی
-
white light
نور سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ترکیبی از تابشهای تکفام با نسبتهایی که سبب میشود مجموعۀ تابش بیرنگ به نظر برسد
-
white ice
یخ سپید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخی که ظاهر سفید آن ناشی از وجود حباب در داخل یخ است
-
white hat
کلاهسفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رخنهگری که برای پیشگیری از عملیات غیرقانونی، مانند ورود غیرمُجاز به شبکههای رایانهای، به کار گرفته میشود
-
white flour
آرد سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آردی که بخش اعظم آن از دروندانۀ گندم تشکیل شده است
-
white propaganda
تبلیغات سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تبلیغاتی که از سوی منبع مشخص و معتبر منتشر میشود و همان منبع مسئولیت آن را میپذیرد
-
white rust
زنگ سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← لکۀ انبارش مرطوب
-
white biotechnology
زیستفنّاوری سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] شاخهای از زیستفنّاوری که در آن از عوامل زیستی مانند میکربها و یاختهها برای تولید صنعتی فراوردههای زیستشیمیایی مانند زیمایه استفاده میشود متـ . زیستفنّاوری صنعتی industrial biotechnology
-
white buran
سپیدبوران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← بوران
-
white squall
سپیدتندوَزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تندوَزهای ناگهانی در آبهای حارّهای یا جنبِحارّهای