کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wheat gluten پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
wheat conditioning, wheat tempering
آمایش گندم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خیس کردن گندم با آب و مرطوب نگه داشتن آن برای مدتی کوتاه، به قصد فراوری بهتر آرد
-
conditioned wheat
گندم آمایششده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گندمی که آن را برای فراوری بهتر آرد مرطوب میکنند و برای یکنواخت شدن رطوبت در لایههای خارجی آن، مدتی نگه میدارند
-
wheat twist
پیچاک گندم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بیماری ناشی از دیلوفوسپورا آلوپهکوری (Dilophospora alopecuri) که نشانۀ آن لکههای سیاه و پیچخوردگی برگ و ساقه و خوشه است
-
einkorn, one-grained wheat
گندم تکدانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی با نام علمی تریتیکوم مونوکوکوم (triticum monococum)، از تیرۀ گندمیان که در سنبلچۀ آن یک دانه وجود دارد
-
whole wheat flour
آرد کامل گندم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آرد تهیهشده از همۀ قسمتهای دانۀ گندم که سرشار از فیبر و کربوهیدراتهای پیچیده و پروتئین و عناصر معدنی و ویتامینهاست، ولی ترکیبات نامطلوبی مانند فیتاتها را نیز در خود دارد
-
hard wheat flour
آرد گندم سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آرد گندم تهیهشده از گندم سخت که در مقایسه با گندم نرم، پروتئین بیشتری دارد
-
soft wheat flour
آرد گندم نرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آرد حاصل از گندم نرم که در مقایسه با گندم سخت، پروتئین کمتری دارد
-
wheat conditioning time
زمان آمایش گندم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] زمان لازم برای نگهداری گندم برای آمایش
-
wheat white head
سفیدخوشگی گندم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] اختلالی که در آن تمام یا قسمتی از خوشۀ گندم براثر عوامل بیماریزا یا محیطی سفید میشود
-
durum wheat, Triticum turgidum, T. durum, durum
گندم نیرشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی گندم سخت که از آن برای تهیۀ نیرشته استفاده میشود