کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
well-connected پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
connection
اتصال 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] مسیری در شبکۀ مخابرات که نشانک/ سیگنال را از کاربری به کاربر دیگر انتقال میدهد
-
connectivity
اتصالدهندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] قابلیت ایجاد و حفظ اتصال بین دو یا چند نقطه در سامانۀ مخابراتی
-
connected graph
گراف همبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گرافی که بین هر دو زوج از رأسهای متمایز آن مسیری موجود باشد
-
connecting rooms
اتاقهای تودرتو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] دو یا چند اتاق در مهمانخانه/ هتل که با یک در مشترک به هم راه داشته باشند
-
cross connection
اتصال آلودهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ارتباط ناخواسته مجاری آب آشامیدنی با منبع آلودهکننده
-
connecting time
زمان انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] زمان مجاز برای جابهجایی مسافر از یک وسیلۀ نقلیه بهوسیلۀ نقلیۀ دیگر براساس زمان ورود و خروج برنامهریزیشدۀ آنها
-
connecting flight
پرواز رابط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پروازی که با آن مسافر یا بار، پس از ورود به یک نقطۀ معین، با تغییر هواپیما به طرف مقصد بعدی یا نهایی اعزام شود
-
connecting transport
حملونقل رابط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] جابهجا کردن مسافران از نقطهای به نقطۀ دیگر برای برقراری ارتباط میان دو وسیلۀ نقلیۀ غالباً متفاوت
-
well-tempered
معتدل کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کوکشده براساس نظامی مناسب برای 24 مایۀ موسیقی غربی
-
dust well
گَردچال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] چالۀ حاصل از گرم شدن ذرات ریز تیرۀ روی یخ، براثر تابش خورشید و فرورفتن آنها در یخ
-
well-being
آسایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] داشتن زندگی خوب و احساس رضایت خاطر
-
potential well
چاه پتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ناحیهای در میدان نیروهای پایستار که انرژی پتانسیل هر ذره در آن کمتر از ناحیۀ پیرامون است
-
magnetic well
چاه مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آرایشی از میدان مغناطیسی که برای محصورسازی پلاسما در آزمایش گداخت به کار میرود
-
well log
چاهنگاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نگاشت حاصل از اندازهگیری یک یا چند کمیت فیزیکی در داخل چاه بهصورت تابعی از عمق متـ . سیمخطنگاره wire line log
-
well logging
چاهنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ثبت و تحلیل مشخصات سازندی (formation) که چاه در آن حفر شده است