کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wast پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
waste
پسماند 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد بیاستفاده یا مواد زاید حاصل از یک فرایند متـ . باطله، دورریز 2، نخاله * "باطله" برای کاغذ و "دورریز" در معدن و "نخاله" در ساختمانسازی به کار میرود.
-
industrial waste, manufacturing waste
پسماند صنعتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند ناشی از فعالیتها یا فرایندهای صنعتی
-
household waste, domestic waste, residential waste
پسماند خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند تولیدشده در واحدهای مسکونی
-
wasting syndrome
نشانگان تکیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضعیتی که در آن از دست دادن وزن با تب و اسهال همراه میشود
-
waste management
مدیریت مواد پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] عملیات واپایش و فراوری پسماند متـ . پسمانداری
-
waste minimization
کمینهسازی پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فعالیت منتهی به کاهش تولید پسماند، بهخصوص در واحدهای صنعتی
-
waste reduction
کاهش پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تمامی فعالیتهایی که تولید پسماند را کاهش میدهد، از قبیل کاهش در مبدأ و بازیافت و پوسش
-
waste stream
جریان پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مسیری که کل پسماندهای شهروندان یک ناحیه از تولید تا دفع نهایی طی میکند
-
waste collection
جمعآوری پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] عملیات برداشت پسماند از منابع تولید و بارگیری و حمل آن تا محل پردازش یا ایستگاه انتقال یا محل دفع
-
organic waste
پسماند آلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماندی که عمدتاً منشأ گیاهی یا جانوری دارد
-
electronic waste
پسماند الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بقایای اجزا و دستگاههای الکترونیکی دورانداختنی متـ . ای ـ پسماند e-waste
-
bulky waste
پسماند پرحجم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] قطعات بزرگ پسماند مانند لوازم خانگی
-
compostable waste
پسماند پوسیدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند جامدی که دارای مواد آلی تجزیهپذیر بهوسیلۀ ریزاندامگانهاست متـ . پسماند فاسدشدنی putrescible waste
-
commercial waste
پسماند تجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند جامد بنگاههای کسبوکار شامل مراکز خرید و مراکز تفریحی و دفاتر و غذاخوریها
-
solid waste
پسماند جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ضایعات جامد حاصل از فعالیتهای شهری و تجاری و صنعتی