کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
warred پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
war
جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پیکار و نبرد بین دو یا چند کشور که در آن تمام توان نظامی طرفین مخاصمه از راه زمین و دریا و هوا برای پیروزی به کار گرفته شود
-
civil war, internal war
جنگ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] جنگ بین دو یا چند بخش یا منطقه از یک کشور
-
war tourism
گردشگری مناطق جنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بازدید از مناطق جنگی به قصد دیدن خرابیها و آثار ناشی از جنگ
-
war intention
نیت جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هدف یا طرحی که با توجه به توانمندیهای یک کشور بهمنظور تهیۀ یک راهکار معین برای اجرای جنگ پیریزی میشود
-
hyper war
فراجنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جنگ بسیار سریع و مهارنشدنی
-
principles of war
اصول جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اصولی که کاربرد بهموقع و مؤثر آنها در میدان جنگ تأثیر بسزایی در پیروزی داشته باشد
-
war crime
جنایت جنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] بیرحمی بیشازاندازه در طول جنگ همراه با نقض یک پیمان یا معاهدۀ بینالمللی
-
preventive war
جنگ پیشگیرانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تهاجم به دشمن برای کاهش خسارت، در شرایطی که حملۀ دشمن قطعی باشد
-
peripheral war
جنگ حاشیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← جنگ محدود
-
cold war
جنگ سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وضعیت خصمانۀ حاد میان دو ابرقدرت، همراه با مسابقۀ تسلیحاتی و برخورد دیپلماتی و جنگ روانی و انواع اقدامات خصمانه که به عملیات آشکار و مستقیم نظامی بین آنها منجر نشود
-
just war
جنگ عادلانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] جنگی مبتنی بر دلایل عادلانه و همراه با رفتار انسانی
-
general war
جنگ عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] درگیری مسلحانۀ گسترده میان قدرتهای بزرگ با بهکارگیری تمام منابع و امکانات
-
limited war
جنگ محدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کشمکش مسلحانۀ محدودتر از جنگ عمومی متـ . جنگ مهارشده controlled war جنگ حاشیهای peripheral war جنگ محلی local war
-
local war
جنگ محلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← جنگ محدود
-
controlled war
جنگ مهارشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← جنگ محدود