کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
visible horizon پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
visible horizon
افق مرئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← افق ظاهری
-
واژههای مشابه
-
visibility map
نقشۀ دید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که نواحی فاقد امکان دید مستقیم را مشخص میکند
-
visible fat
چربی پیدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] چربی مورد استفاده در تهیۀ مواد غذایی
-
runway visibility
دید باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] محدودهای در راستای باند که در اوضاع جوّی حاکم بر محیط از یک نقطۀ معین بر روی باند قابل مشاهده است
-
visible observatory
رصدخانۀ مرئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] معمولترین نوع رصدخانه که در طیف مرئی یعنی بین 400 تا 700 نانومتر (nm) فعالیت میکند
-
range of visibility
دیدرَس 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دورترین فاصلهای که چشم انسان قادر به دیدن است
-
ultraviolet-visible spectroscopy, UV-visible spectroscopy
طیفشناسی مرئیـ فرابنفش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی طیفشناسی برای تجزیۀ شیمیایی و تعیین ساختار برپایۀ این اصل که جهشهای الکترونی در مولکولها در نواحی مرئی و فرابنفش طیف الکترومغناطیس رخ میدهد
-
runway visibility value, RVV
میزان دید باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مقدار دید در باندی خاص که بهکمک دیدسنج (transmissometer) محاسبه و در برج مراقبت قرائت میشود
-
contaminated-visible prints
آثار پیدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] آثاری که براثر تماس انگشتان آغشته به خون یا مواد آرایشی یا جز آن بر سطوح تمیز باقی میماند
-
visible absorption spectrophotometry
طیفنورسنجی جذبی مرئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] روشی برای مطالعۀ طیفهای حاصل از جذب انرژی نور مرئی در هنگام انتقال یک الکترون از حالت پایه به حالت برانگیخته
-
total asset visibility
امکاناتنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ارائۀ اطلاعات بههنگام و دقیق دربارۀ موقعیت و تحرکات و وضعیت و هویت واحدها و نفرات و تجهیزات و تدارکات نیروهای خودی
-
light, light radiation, visible radiation
نور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] گسترهای از طیف الکترومغناطیسی که چشم آن را میبیند؛ گاهی این اصطلاح برای تابشهای فروسرخ و فرابنفش نیز به کار میرود
-
جستوجو در متن
-
apparent horizon
افق ظاهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] خط نامنظمی که در امتداد آن پرتوهای گسیلشده از نقطۀ مشاهده مماس بر سطح زمین باشد متـ . افق محلی local horizon افق مرئی visible horizon