کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
veined پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
vein 3, veining 1
رگه 5
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهایی طولی، عموماً عمود بر سطح قطعۀ ریختگی، که بهصورت منفرد یا شبکه دیده میشوند
-
fillet vein
پَرَک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگی نازک تیغهمانند در زاویۀ داخلی گوشه که این زاویه را به دو نیم تقسیم میکند
-
portal vein
سیاهرگ باب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] سیاهرگی که خون را از اندامهای گوارشی و طحال و لوزالمعده و کیسۀ صفرا به کبد هدایت کند
-
jugular vein
سیاهرگ گردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] هریک از دو سیاهرگ بزرگ که خون را با عبور از گردن به قلب بازگرداند متـ . سیاهرگ وداجی
-
vein 1
رگبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] مجموعهای آوندیـ فیبری (fibrovascular) که مانند رشتهای عصبی در سطح یا نزدیک به سطح برگ یا کاسبرگ یا گلبرک یا دیگر اندامها امتداد یافته است متـ . رگه 2 nerve
-
primary vein
رگبرگ اولین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] رگبرگ یا رگبرگهای اصلی یک برگ ازلحاظ اندازه
-
secondary vein
رگبرگ دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] رگبرگی که از رگبرگ اولین منشعب میشود و از آن کوچکتر است
-
tertiary vein
رگبرگ سومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] رگبرگی که از رگبرگ دومین منشعب میشود و از آن کوچکتر است
-
vein 2
رگه 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] هر شکستگی صفحهای سنگ که از مواد معدنی پر شده باشد
-
veining 2
رگهای شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] به وجود آمدن برجستگیهای رگهای، عموماً عمود بر سطح قطعۀ ریختگی، که بهصورت منفرد یا شبکه دیده میشود
-
joint vein
رگۀ درزهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رگهای کوچک در یک درزه
-
fissure vein
رگۀ شکافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی ذخیرۀ معدنی رگهشکل در درون یک شکافه
-
veinlet, nerville, small vein
رگبرگ فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] یکی از رگبرگهای نهایی یا انشعابات کوچکتر یک رگبرگ یا یک ردیف