کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
vehicles پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
exemplar vehicle, simulating vehicle
خودروِ بدل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی شبیه به خودروِ تصادفی که میتوان از آن برای بازسازی صحنۀ تصادف استفاده کرد
-
armoured vehicle,armoured fighting vehicle
خودروِ زرهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی خودروِ رزمی نظامی چرخدار با بدنۀ زرهی سبک و مجهز به تیربار
-
vehicle 1
محمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیط بیجانی که ریزاندامگان بیماریزا ازطریق آن منتقل میشود
-
kill vehicle
نابودگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کلاهکی که موشک رهگیر آن را حمل میکند
-
carrier vehicle
وسیلۀ حامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سکویی فضایی در شرایط حفاظتشده که رهگیر فضاپایه را قبل از استفاده بر آن قرار میدهند
-
vehicle hours
وسیلهـ ساعت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مجموعۀ ساعاتی که از یک وسیلۀ نقلیۀ عمومی در خدمترسانی انتفاعی استفاده میشود به علاوۀ ساعاتی که غیرفعال و بیبازده است
-
vehicle kilometers
وسیلهـ کیلومتر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مسافتی که یک وسیلۀ نقلیۀ عمومی در حالت خدماترسانی انتفاعی میپیماید
-
vehicle occupancy
میزان اشغال خودرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد سرنشینانی که در مدتی معین سوار یک وسیلۀ نقلیهاند
-
vehicle step
پلکانی خطنورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فرورفتگی پلهای خطنورد در بخش پایین آن که برای جلوگیری از برخورد با سکو ایجاد میشود
-
research vehicle
پرندۀ پژوهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَرد یا فضاپیمای سرنشیندار یا بیسرنشینی که هدف از ساخت آن یافتن پاسخ برای پرسشهای علمی در حوزۀ هوانوردی است
-
vehicle waist
پهنای خطنورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] پهنترین بخش خطنورد در حالت سکون که بیشترین احتمال برخورد را با دیوارۀ مسیر دارد
-
heavy vehicle
خودروِ سنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی با بیش از چهار چرخ فعال
-
active vehicle
خودروِ فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی که آمادۀ خدمترسانی است حتی اگر بهطور موقت برای تعمیرات جزئی یا بازدیدهای عادی از خط خارج شده باشد
-
accessible vehicle
خودروِ مناسب کمتوانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] وسیلۀ نقلیۀ عمومی انتفاعی با فضای مناسب و دسترسی آسان برای مسافرانی که از صندلی چرخدار استفاده میکنند
-
design vehicle
خودروِ طرح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] وسیلۀ نقلیۀ موتوری انتخابشده با وزن و عملکرد و ابعاد مشخص که از آن در طراحی آزادراهها استفاده میشود