کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
vapour پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
water vapour density, vapour density
چگالی بخار آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← رطوبت مطلق
-
vapour degreasing
چربیزدایی با بخار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] زدودن چربی و گریس از روی سطح فلز با استفاده از بخار حلاّل متراکمشده
-
vapour corrosion
خوردگی بخاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی ناشی از محیطی که در آن آلودهکنندههای فرّار وجود دارد
-
vapour trail
ردّ بخار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← ردّ میعانی
-
chemical vapour deposition
نهشت بخار شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نانوفنّاوری] روشی برای پوششدهی سطح که در آن مواد شیمیایی ابتدا تبخیر میشوند و سپس بهکمک گاز حامل بیاثر بر روی سطح داغ نشانده میشوند
-
precipitable water vapour
بخار آب بارششو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← آب بارششو
-
absolute humidity, vapour concentration
رطوبت مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسبت جِرم بخار آب موجود در هوا به حجم مخلوط هوا و بخار آب متـ . چگالی بخار آب water vapour density, vapour density
-
vapour phase corrosion inhibitors, VPI, volatile corrosion inhibitors, VCI
بازدارندههای خوردگی فاز بخار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] دستهای از بازدارندههای خوردگی از ترکیبات آلی فرّار مایع یا جامد که فشار بخار بالایی در دمای محیط دارند و در فضاهای آببندیشده برای محافظت از فلزات در برابر خوردگی جوّی به کار میروند
-
جستوجو در متن
-
absolute humidity, vapour concentration
رطوبت مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسبت جِرم بخار آب موجود در هوا به حجم مخلوط هوا و بخار آب متـ . چگالی بخار آب water vapour density, vapour density
-
condensation trail
ردّ میعانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] باریکهای ابرمانند، غالباً به دنبال هواپیمای درحالپرواز، در هوای صاف و سرد و مرطوب متـ . ردّ بخار vapour trail
-
precipitable water
آب بارششو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کل بخارِ آبِ موجود در ستونی قائم از جوّ، با سطح مقطع واحد در بین دو تراز مشخص، که معمولاً بر مبنای ارتفاع مقدار آبی است که در صورت تبدیل تمام بخار به مایع در ظرفی با همان سطح مقطع قابل جمعآوری است متـ . بخار آب بارششو precipitable water...