کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
uniformizing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
uniform, uniforme (fr.)
همسانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] جامۀ همسان و همرنگ که معمولاً متعلق به گروه شغلی یا آموزشی خاص باشد
-
tyre uniformity,TU 2, uniformity
یکنواختی تایر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] یکنواختی توزیع نیروهای جانبی و شعاعی در تایر درحالچرخش
-
uniform convergence
همگرایی یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ویژگی دنبالهای که یکنواختهمگراست
-
uniform isomorphism
یکریختی یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک نگاشت دوسویی بین دو فضای یکنواخت که خود و وارونش یکنواختپیوسته باشند
-
uniform field
میدان یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میدانی بُرداری یا نردهای که در هر لحظۀ معین در تمام نقاط یک ناحیۀ مشخص یکسان است
-
uniform distribution
توزیع یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] توزیعی که در حالت پیوسته دارای چگالی ثابتی بر مجموعهای مفروض است و در حالت گسسته احتمالی یکسان را به هر مقدار بُرد (domain) خود تخصیص میدهد
-
uniform corrosion
خوردگی یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که با سرعت یکسانی بر روی سطح فلز به وجود میآید متـ . خوردگی عمومی general corrosion
-
uniform dezincification
رویزدایش یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← رویزدایش لایهای
-
uniform crime reports
نظام هماهنگ گزارش جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] سامانۀ گزارش کشوری پلیس در جایگاه ضابط قضایی که در آن جزئیات آماری براساس اطلاعات مربوط به جرایم تهیه میشود
-
almost uniform convergence
همگرایی تقریباًیکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
circular uniform distribution
توزیع یکنواخت دایرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] توزیع احتمال یک متغیر تصادفی یکنواخت که دامنۀ آن دایرۀ واحد است
-
uniform memory access, UMA
دسترسی یکنواخت به حافظه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی معماری برای حافظۀ رایانه که در رایانههای موازیِ دارای چند پردازنده و احتمالاً چند تراشۀ حافظه به کار میرود
-
uniform shelterwood system
شیوۀ پناهی یکدست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی شیوۀ پناهی که در آن برشها ازنظر زمانی و مکانی منظماند
-
non-uniform memory access, non-uniform memory architecture, NUMA
دسترسی نایکنواخت به حافظه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی فنّاوری که گسترۀ عملکرد رایانههای سرویسدهندۀ چندپردازشی متقارن را توسعه میدهد
-
uniform resource locator, universal resource locator, URL
نشانی وب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از نویسهها که مکان یا نشانی منبعی در اینترنت و راهِ دستیابی به آن منبع را نشان میدهد