کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
two times پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
two's complement, complement on two
مکملِ دو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مکملی که برای هر عدد دودویی، با افزودن یک به مکملِ یک آن به دست میآید
-
two shot
نمای دونفره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که در آن دو بازیگر یا مجری در قاب تصویر دیده میشوند؛ این نما معمولاً از کمر یا از شانه به بالاست
-
two-storeyed
دواشکوبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی جنگلی که دو لایه تاجپوشش دارد
-
two-by-two seating, 2+2 seating
چینش دوـ دو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] چینش عرضی صندلیها در وسایل نقلیۀ عمومی بهنحویکه در هر ردیف دو صندلی در هر سوی راهرو قرار گیرد
-
triangle-and-two combination defense, triangle-and-two
دفاع سهودو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، دفاعی ترکیبی که در آن سه بازیکن با آرایش مثلث و بهصورت جاگیری دفاع میکنند و دو بازیکن به دفاع نفربهنفر میپردازند متـ . سهودو
-
two-wire transmission/ two wire transmission
انتقال دوسیمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] انتقالی که ازطریق دو سیم صورت میگیرد، مانند زوجسیم تابیده در حلقۀ دسترسی (access loop)
-
two-component neutrino theory
نظریۀ دومؤلفهای نوترینو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نظریهای که براساس آن جرم سکون نوترینو و پادنوترینو هر دو صفر است و اسپین نوترینو همیشه با جهت حرکت آن پادموازی و اسپین پادنوترینو با جهت حرکت آن همسو است
-
two-piece can
قوطی دوتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قوطیای که بدنه و ته آن یکپارچه است، اما درِ آن جداست
-
hyperboloid of two sheets
هذلولیوار دوپارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هذلولیواری مرکب از دو قطعه که صفحات موازی با دو صفحه از صفحات مختصات را در مقاطعی به شکل هذلولی و صفحات موازی با صفحۀ سوم را در مقاطعی به شکل بیضی قطع میکند، مگر در بازهای متناهی که در آنجا تقاطعی وجود ندارد
-
two-stage implant
کاشتینۀ دومرحلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] کاشتینهای دندانی و دروناستخوانی که در جراحی نخست در مجاورت محل کاشت قرار میگیرد و در جراحی دوم به پایه متصل میشود
-
two-condition code
کد دوحالته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] کد ارائهدهندۀ اطلاعات دودویی
-
two-valve engine
موتور دوسوپاپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که هر سیلندر آن دو سوپاپ دارد
-
two-way alternate communications
ارتباطات متناوب دوطرفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] انتقال ناهمزمان و دوسویۀ داده در یک مجرای انتقال
-
two-aged stand
تودۀ دوسنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تودهای که درختان آن از دو ردۀ سنی مجزا هستند و اختلاف آنها بیشتر از 20± درصد چرخۀ برداشت است
-
two-hinged arch
چَفتۀ دومفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که اتصال آن به پاکار در دو سرِ چَفته از نوع اتصال مفصلی (hinged joint) است