کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
tributariness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
tributary circuit, tributary 2
مدار فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مداری که ایستگاهها را به شبکۀ مازه یا مرکز سودهی وصل میکند
-
tributary 1
ریزابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رودهایی که به رودی بزرگتر بپیوندند
-
tributary station
ایستگاه فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ایستگاه ثابت هوانوردی که میتواند پیامها و دادههای رقمی را ارسال یا دریافت کند، اما آنها را تقویت نمیکند، مگر برای خدماترسانی به ایستگاههای مشابه که ازطریق آن به یک مرکز ارتباطی وصل شده باشند