کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
transferably پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
transference
انتقال 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در روانکاوی، برونفکنی احساسات و آرزوهای ناخودآگاهانۀ فرد به روانکاو، یعنی برونفکنی آن دسته از احساسات و آرزوهایی که دراصل به افراد مهم زندگی فرد در دوران کودکیاش معطوف بودهاند، مانند پدر و مادر
-
analysis of the transference, transference analysis
تحلیل انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در روانکاوی، تفسیر روابط و تجارب اولیۀ مُراجع که در روابط کنونی او با روانکاو بازتاب مییابد
-
technology transfer, transfer of technology, TOT
انتقال فنّاوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] انتقال دانش و مهارتها و روشها و امکانات تولیدی مرتبط با یک فنّاوری خاص برای ایجاد توانمندیهای مشابه مبدأ در مقصد
-
transfer list
فهرست انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] فهرست بازیکنانی که شرایط انتقال آنها به دیگر باشگاهها فراهم است
-
transfer passenger
مسافر انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مسافری که برای رسیدن به یک مقصد مشخص از یک مسیر یا خط به مسیر یا خط دیگر انتقال مییابد
-
transfer time
مدت زمان انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدتزمان لازم برای انتقال مسافر از یک شیوۀ حملونقل به شیوۀ دیگر یا از یک خط به خط دیگر
-
transference resistance
مقاومت انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در روانکاوی، مقاومت بیمار در برابر طرح موضوعات ناخودآگاهانه، با سکوت یا ابراز احساسات عشق یا نفرت منتقلشده از روابط گذشته، به شخص روانکاو
-
transfer window
مهلت انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازۀ زمانی معینی که برای نقلوانتقال بازیکنان در نظر گرفته میشود
-
transfer loader
ترابارزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلهای چرخدار با سکویی قابلتنظیم در ارتفاعهای مختلف برای انتقال بار یا مجروح از یک وسیلۀ نقلیه بهوسیلۀ نقلیۀ دیگر
-
data transfer
دادهرسانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] حرکت و انتقال فعال اطلاعات از جایی به جای دیگر
-
transferred data
دادههای رسانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دادههایی که از جایی به جای دیگر منتقل شده باشد
-
transference neurosis
رواننژندی انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در روانکاوی، واکنشهای رواننژندانهای که فرایند انتقال آنها را ایجاد میکند اما ناشی از احیا و تجربۀ مجدد تعارضها و ضربههای روانی (trauma) در دوران کودکی بیمار هستند
-
transfer impedance
رهبندی انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نسبت ولتاژ واردشده به یک جفت پایانه به جریان تولیدشده بهوسیلۀ آن که در جفت پایانۀ دیگر اتصالکوتاه شده است
-
transfer RNA
رِنای ناقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] مولکول کوچک رِنا که دارای یک پادرمزه است و رمزۀ ویژهای را در رِنای پیک شناسایی میکند و از یک انتها با اتصال به یک آمینواسید خاص آن را به زنجیرۀ پلیپپتیدی درحالساخت اضافه میکند اختـ . رِنان tRNA
-
transfer admittance
رهدهی انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نسبت جریان تولیدشده بهوسیلۀ یک جفت پایانه به ولتاژی که به آن پایانه وارد شده و در جفت پایانۀ دیگر اتصالکوتاه شده است