کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
tracking forces پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
humped track, heaved track
خط برآمده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی با ناهمواریهایی در نیمرخ طولی که به دلیل تعمیر ناقص و نگهداری نامناسب یا تورم ناشی از یخبندان بستر ایجاد میشود
-
loop track, balloon track
خط دوربرگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی برای دور زدن و تغییر جهت کامل قطار
-
buckled track, kinked track
خط کمانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بخش کوتاهی از خط که براثر عواملی مانند تغییر درجۀ حرارت و نیروی محوری کاملاً از راستای خود خارج شده است
-
gantlet track/ gauntlet track
خط همپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سازهای متشکل از مسیری دوخطه که در آن ریل حرکتی یکی از خطوط، بین دو ریل خط دیگر قرار گیرد
-
tracking shot, tracking 2, track shot
نمای ریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی نمای دوربینمتحرک که برای فیلمبرداری آن، پایۀ دوربین بر ریلهای مخصوص حرکت میکند
-
track gauge measurement, track gauge
عرض خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] حداقل فاصلۀ بین دو ریل یک خط آهن از محل تاج ریل
-
track foreman
مباشر خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فردی که نظارت و هدایت فعالیتهای اجرایی خط آهن را بر عهده دارد
-
track retire
متروکهسازی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] از رده خارج کردن همیشگی خط آهن
-
track maintenance
نگهداری خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فرایند شناسایی و رفع عیوب خط
-
track possession
مسدودی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وضعیتی که در آن قطعهای از خط برای عملیات نگهداری یا تعمیر یا نوسازی به واحد تعمیرات واگذار میشود و درنتیجه قطار نمیتواند از روی آن عبور کند
-
storm track
مسیر توفان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقهای که فعالیت پیچکی همدیدی در آن بهصورت آماری و محلی شدید و غالب است
-
track geometry
هندسۀ خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مبانی و مفاهیم محاسباتی و هندسی طراحی که در آن مؤلفههای مربوط به ساخت ازقبیل عرض و تراز و جابهجایی عرضی خط و دستورالعملهای اجرا برای نصب و نگهداری خط مطرح است
-
track wrench
آچارخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزار اهرمی و دستی بزرگی که معمولاً برای سفت کردن یا باز کردن پیچهای درز ریل به کار میرود
-
on-track equipment
تجهیزات خطرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینآلات نگهداری خط آهن که بر روی ریل حرکت میکنند
-
fast tracking
زمانکاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] روشی برای فشردهسازی زمانبندی پروژه از راه همپوشانی مراحل یا فعالیتهایی که معمولاً به توالی انجام میشوند