کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
three-ply پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ply, tyre ply, carcass ply
لایه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] مجموعهای از رسنهای (cords) نخی یا فولادی موازی و اندودشده با لاستیک که استخوانبندی تایر را میسازند
-
radial ply
لایۀ شعاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] لایه یا لایههایی در تایر که رسنهای (cords) آن با زاویۀ قائم نسبت به طوقه قرار گرفتهاند
-
ply separation
جدایی لایهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] جدا شدن لایههای مجاور از یکدیگر در مَنجید
-
protector ply
تسمۀ محافظ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] در ساختار چهارتسمهای، بالاترین تسمۀ سیمی که از سه تسمۀ دیگر محافظت میکند
-
ply rating, PR
لایۀ معادل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] معیار سنجش استحکام مَنجید و توان تحمل بار که با عدد، حرف یا نماد نشان داده میشود و الزاماً نشاندهندۀ تعداد لایههای رسندار (cord plies ) تایر نیست
-
turn up, ply turnup
بالاگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] بخش انتهایی لایههای مَنجید که به دور مجموعۀ طوقه پیچیده میشود
-
three-hinged arch, three-pinned arch
چَفتۀ سهمفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که اتصالهای آن در تاج و پاکار در دو سرِ چَفته از نوع اتصال مفصلی (hinged joint) است
-
three-phased traffic light, three-phased
چراغ راهنمایی سهزمانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی چراغ راهنمایی که چرخۀ آن به سه مرحله تقسیم شود متـ . سهزمانه
-
Three-Age system/ Three Age system
تقسیمبندی سهگانۀ اعصار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تقسیمبندی دوران پیشازتاریخ به سه عصر پیدرپی سنگ و مفرغ و آهن بر مبنای مادۀ اصلی ماندگاری که برای ابزارسازی در هریک از این سه عصر به کار میرفته است متـ . توالی سهگانۀ اعصار three-age sequence
-
three-way cross, three-way hybrid
سهرگه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاه حاصل از تلاقی یک رگۀ خالص و یک دورگۀ ساده بهعنوان پایۀ مادری
-
three party supplementary service, three party
خدمات ارتباط سهطرفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که کاربر با استفاده از آن میتواند بهطور همزمان با دو مشترک ارتباط برقرار کند؛ این ارتباط بهصورت متناوب است متـ . ارتباط سهطرفه
-
three subgroups lemma
لِم سهزیرگروه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] لِمی در نظریۀ گروهها مبنی بر اینکه اگر A، B، C سه زیرگروهِ گروه مفروض G باشند و دو زیرگروه از سه زیرگروه [A،B،C]، [B،C،A]، [C،A،B]، بهنجار باشند، سومی نیز بهنجار است
-
three-point landing
نشست سهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] روش صحیح نشست هواپیماهای چرخِ دُمی که در آن هر سه ارابۀ فرود همزمان با سطح باند تماس پیدا میکنند
-
three-piece can
قوطی سهتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قوطی متشکل از سه قسمت در و بدنه و ته
-
three-space property
ویژگی سهفضایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار