کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
tenderness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
tenderness
نرمتردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خاصیت مادۀ غذاییای که بهراحتی بریده و جویده میشود
-
واژههای مشابه
-
tenderization
تُرد کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نرم کردن گوشت با روشهای شیمیایی یا فیزیکی
-
tenderizer
تُردکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادهای که باعث نرم شدن برخی مواد غذایی، بهویژه گوشت شود
-
tender 3
نرمترد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذاییای که بهراحتی بریده و جویده میشود
-
tender 1
قایق خدماتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناور کوچکی که از آن در حملونقل بار و مسافر و ارسال تدارکات از بندر به کشتیهای بزرگ و برعکس استفاده میشود
-
tender 2
مناقصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] 1. پیشنهاد وجه یا خدمت در مقابل یک تعهد 2. پیشنهادی کتبی برای عقد قرارداد خرید یا فروش کالا یا خدمات با هزینه یا نرخ مشخص
-
crossing watchman, crossing tender
راهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مأمور راهآهن در تقاطع همسطح جاده و راهآهن که عابران پیاده و وسایل جادهای را از نزدیک شدن قطار آگاه میکند