کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
surface-to-air پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
surface chart, surface map
نقشۀ سطح زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نقشۀ تحلیلی دیدبانیهای همدیدی وضع هوای سطح زمین که در آن تنها فشار سطحی به تراز متوسط دریا تبدیل شده است متـ . نقشۀ همدیدی سطح زمین surface synoptic chart نقشۀ تراز دریا sea-level chart نقشۀ فشار تراز دریا sea-level pressure chart
-
geopotential surface, level surface
سطح زمینپتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مکان هندسی نقاطی با زمینپتانسیل ثابت متـ . سطح همزمینپتانسیل equigeopotential surface
-
curvature of a surface, curved surface
خمیدگی رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در نقطهای از یک رویه در یک راستا، خمیدگی علامتدار برش آن رویه در آن نقطه در راستای مفروض
-
ambient air, open air
هوای آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از جوّ که عموم مردم در بیرون ساختمانها به آن دسترسی دارند
-
air shield, air deflector
بادشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صفحهای پلاستیکی یا بسپاری که با زاویهای ملایم بر روی سقف کشندۀ کامیونها نصب میشود و باعث کاهش پسار میشود
-
constant-pressure surface, isobaric surface
سطح فشارثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] سطحی که فشار جوّ در همۀ نقاط آن در یک زمان معین یکسان است
-
isentropic surface, constant entropy surface
سطح همآنتروپی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] سطحی در فضا که آنتروپی یا دمای پتانسیلی آن در همه جا یکسان است
-
surface site
محوطۀ سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] جایی که بقایای باستانشناختی در سطح آن به دست میآید
-
surface find
یافتۀ سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] یافتهای که از سطح زمین به دست میآید
-
surface collection
گردآوری سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گردآوری روشمند دستساختهها یا بومساختههای نمایان در سطح یک محوطۀ باستانشناختی
-
surface wave
موج سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی موج لرزهای که در سطح زمین منتشر میشود
-
surface modification
اصلاح سطح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] بهبود سطح ماده با انجام تغییرات فیزیکی یا شیمیایی یا زیستی متفاوت با آنچه از ابتدا بر سطح ماده وجود داشته است
-
surface fermentation
تخمیر سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی فرایند تخمیر با استفاده از مخمرهای فعال در سطح که در دمای 13 تا 18 درجۀ سلسیوس صورت میگیرد
-
occlusal surface
سطح بَرهمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] سطح فوقانی دندانهای خلفی فک پایین و سطح تحتانی دندانهای خلفی فک بالا که در حالت بَرهمایی با یکدیگر تماس دارند متـ . سطح جونده masticatory surface
-
level surface
سطح تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] سطحی که در هر نقطه بر امتداد گرانی عمود باشد