کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
suicide پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
suicide
خودکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] عملی ارادی برای کشتن خود
-
واژههای مشابه
-
suicidality
تمایلبهخودکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گرایش به خودکشی که عموماً در نیت خودکشی بروز میکند
-
suicidal ideation
فکر خودکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اشتغال ذهنی به خودکشی که معمولاً نشانهای از افسردگی عمده است و غالباً به خودکشی منجر نمیشود
-
suicidal crisis
بحران خودکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] موقعیتی بحرانی که در آن خطر خودکشی وجود دارد
-
suicide seed
بذر اَبتر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بذر گیاهی که ژنهای آن را طوری دستکاری کردهاند که توانایی تولیدمثل نداشته باشد
-
suicidal gesture
تظاهربهخودکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اقدام به خودکشی یا سایر رفتارهای خودتخریبی معمولاً برای جلب توجه و کمک دیگران، بدون قصد جدی در کشتن خود
-
passive suicide
خودکشی انفعالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رفتاری زیانبار و انفعالی با نیتی نامشخص که گمان میرود فرد با انجام آن قصد از بین بردن خود را داشته باشد
-
suicide by cop
خودکشی بهدست پلیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] عمل تعمدی فرد برای تحریک پلیس در شلیک به او
-
attempted suicide
خودکشی ناموفق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] خودکشیای که به مرگ منجر نشده باشد