کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
striking پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
strike plating
آبکاری اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نشاندن لایهای نازک در فرایند آبکاری پیش از پوششدهی نهایی
-
strike the set
جمعکردن صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] برچیدن کامل آرایهها و صحنه
-
bridge strike
سانحۀ پل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برخورد یک وسیلۀ نقلیۀ جادهای با سازۀ بالاسر آن که پلی ریلی است که در نتیجۀ آن مسیر قطار تا انجام بازدید کارشناس مسدود یا دستکم سبب تأخیر در حرکت قطار میشود
-
tail strike
دُمضربه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] برخورد دُم هواپیما با زمین در هنگام برخاست
-
strike joint
درزۀ امتدادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] درزهای که امتداد آن به موازات لایهبندی یا رَخ سنگ است
-
strike the props
بیرون بردن وسایل صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] خارج کردن وسایل صحنه در فواصل مختلف نمایش
-
preemptive strike
حملۀ پیشدستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تهاجم برای انهدام سلاحهای یک کشور
-
strike-slip fault, strike-shift fault
گسل امتدادلغز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن حرکت به موازات امتداد گسل رخ داده باشد
-
no-strike target list
فهرست آماجممنوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فهرستی که فرمانده تدوین و تعیین میکند و دربردارندۀ اهدافی است که نباید تخریب شوند
-
bird strike, bird impact
برخورد پرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] برخورد پرنده با هواگَردِ درحالپرواز
-
bridge strike nominee
بازرس سانحۀ پل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فردی خبره که دارای مهارت کافی برای ارزیابی کارشناسانه و تأیید سلامت خط آهن روی پل ضربهدیده و بازگشایی مسیر است