کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stone-deaf پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
postlingual deafness, postlinguistic deafness
ناشنوایی پسازبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نوعی ناشنوایی که پس از رشد گفتار و زبان رخ میدهد
-
prelingual deafness, prelinguistic deafness
ناشنوایی پیشازبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نوعی ناشنوایی که پیش از رشد گفتار و زبان رخ میدهد
-
deaf 1
ناشنوا 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] فردی که آستانۀ شنوایی دو گوش او بیش از 90 دسیبل است
-
deaf 2
ناشنوا 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ویژگی فردی که آستانۀ شنوایی دو گوش او بیش از 90 دسیبل است
-
deafness, anacusis
ناشنوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] کمشنوایی بسیار عمیق با آستانۀ شنوایی بیش از 90 دسیبل که در آن فراگیری زبان گفتاری بدون تقویتکننده و روشهای آموزشی ویژه امکانپذیر نیست متـ . کمشنوایی عمیق profound hearing impairment, profound hearing loss
-
congenital deafness
ناشنوایی مادرزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] کمشنوایی عمیقی که معمولاً پیش از تولد یا در هنگام آن رخ میدهد
-
central deafness
ناشنوایی مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نوعی ناشنوایی ناشی از آسیبدیدگی مسیرهای عصبی یا اختلال در مرکز شنوایی مغز
-
Deaf culture
فرهنگ ناشنوایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] زبان و آداب و رسوم و باورهای مشترک جامعۀ ناشنوایان (Deaf community) پیشزبانی که خردهفرهنگی مستقل محسوب میشود
-
stone deflector, stone shield, stone guard
شنگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صفحهای سپرمانند در زیر سپر جلوی خودرو یا لبۀ جلوی گِلگیر عقب که برای مقابله با برخورد سنگریزه، و گل و شن و زباله نصب میشود
-
stone-block tie,stone block
ریلبند سنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ریلبند قدیمی از جنس سنگ متـ . تراورس سنگی
-
stone circle
گرداسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] حلقهای از افراشتهسنگها که ممکن است بخشی از یک گردمان باشد
-
standing stone
افراشتهسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اصطلاحی عام برای سنگهای ایستادۀ یادمانی پیشازتاریخ
-
altar-stone
بَروارهسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تختهسنگی که از بخشی از آن بهعنوان برواره استفاده میشده است
-
stone ice
سنگیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← زمینیخ
-
curling stone
سنگ یخسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] سنگ بزرگ و گرد و صیقلی از جنس گرانیت با وزنی بین 17 تا 20 کیلوگرم و دارای دستهای در بالای آن ویژه رشتۀ یخسنگ متـ . سنگ