کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
still پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
stills photographer/ still photographer, still man, still cameraman
عکاس فیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] شخصی که مسئول عکسبرداری از مراحل مختلف تهیۀ فیلم و نماهای انتخابی آن است
-
still head
سرستون تقطیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وسیلۀ کوچکی که در بالای ستون تقطیر گذاشته میشود تا قطعات دیگر، مانند دماسنج، بر روی آن نصب شود
-
continuity still
عکس صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] عکسهایی که بهعنوان راهنما، برای حفظ تداوم نماها، منشی صحنه یا عکاس تهیه میکند
-
still photograph
عکس صحنۀ فیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] عکس صحنههای مختلف و نماهای یک فیلم
-
still-life/ still life, nature morte (fr.)
طبیعت بیجان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] 1. مجموعهای از اشیای بیحرکت مانند ظرف و لباس و گل 2. اثر هنری خلقشده از مجموعۀ اشیای بیحرکت
-
still imagery steganography
نهاننگاری تصویرساکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] پنهان کردن پیام محرمانه در داخل تصاویر رقمی
-
still, distillation apparatus
دستگاه تقطیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستگاهی برای جداسازی اجزای مایعات مخلوط با کمک گرما
-
freeze frame 1, hold frame, still frame, freezing 2
ایستا کردن قاب تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] چاپ مکرر یک قاب تصویر برای به دست آوردن نما یا تصویر ثابت و بیحرکت متـ . ایستا کردن قاب، قابایستانی