کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
steer roping پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
steering column, steering stand 1
پایۀ فرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ستونپایهای فلزی برای نگهداری فرمان سکان
-
steering pole
میلۀ سکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تیرکی در جلوی شناور که چراغی در بالای آن قرار دارد تا نقطۀ مرجعی را در هنگام هدایت شناور در شب مشخص کند
-
neutral steer
همفرمانگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] هماهنگی زاویۀ انحراف چرخهای جلو و عقب خودرو در هنگام گردش
-
steering compass
قطبنمای سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قطبنمایی در نزدیکی دستهسکان که سکانی از آن برای هدایت شناور استفاده میکند
-
steering level
تراز راهبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ترازی در جوّ که در آن سرعت شارش پایه با سرعت جابهجایی آشفتگی جوّی در درون شارش ارتباط مستقیم دارد
-
steering light
چراغ سکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چراغی که در پاشنۀ شناور یدککننده نصب میشود تا کشتی یدکشونده برای سکانگیری از نور آن استفاده کند
-
steering stand2
زیرپایی سکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سکوی کوچکی در کنار سکان که سکانی بر روی آن میایستد
-
steering qualities
سکانپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آمادگی واکنش شناورِ درحالحرکت به تغییر جهت سکان
-
steering oar
پاروی سکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پارویی در شناورهای کوچک، بهویژه در قایقهای نجات، که در مواقعی که سکان کارایی لازم را در دریا ندارد و بیرون از آب میماند، از آن بهعنوان سکان استفاده میکنند
-
steering telegraph
دستهتلگراف سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای برای انتقال دستورهای سکان از پل فرماندهی به اتاق سکانش
-
steering flow
شارش راهبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شارش پایهای که اثری قوی درجهت حرکت آشفتگیهای درون خود دارد متـ . جریان راهبر steering current
-
steering line
خط راهبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در مدل چرخند برکنس، خط همگرایی متناظر با جبهۀ گرم یک چرخند موجی که غالباً در امتداد مکان هندسی نقاط حرکت مرکز چرخند است
-
steering 1
راهبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اصطلاحی که بهتسامح برای هرنوع تأثیر بر روی جهت حرکت آشفتگی جوّی که ناشی از ویژگی دیگری از جوّ است به کار میرود
-
steering gear, helm 2, steering apparatus, steerer, steering mechanism
سکانافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تمامی تجهیزاتی که عملکرد آنها به حرکت تیغۀ سکان منجر میشود
-
helm orders, steering commands, steering orders
دستورهای سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستورهایی که برای تغییر دادن موقعیت سکان به سکانی داده میشود