کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stays پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
stay
ماند 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اصطلاحی برای مشخص کردن وضعیت لنگر و زنجیر و شناور نسبت به یکدیگر در هنگامی که شناور در لنگر است
-
long stay
ماند بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حالتی از زنجیر در هنگام لنگراندازی که در آن زنجیر به حالت تقریباً خوابیده قرار دارد و طول آن زیاد است و مقداری از آن موازی و بر روی بستر دریا قرار میگیرد
-
short stay
ماند کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حالتی از زنجیر در هنگام لنگراندازی که در آن طول زنجیر به حداقل میرسد و زنجیر به حالت کشیده و تقریباً عمودی قرار میگیرد
-
door stay
مهار لولای در
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] وسیلهای که در لولای در نصب میشود و مانع بسته شدن ناخواستۀ در به دلیل وزن آن میشود
-
minimum stay
حداقل اقامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] کوتاهترین زمان لازم برای اقامت مسافر در یک مقصد مشخص، در ازای نرخ ثابتی که دستاندرکاران گردشگری تعیین کردهاند
-
maximum stay
حداکثر اقامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] طولانیترین زمان لازم برای اقامت مسافر در یک مقصد مشخص، در ازای نرخ ثابتی که دستاندرکاران گردشگری تعیین کردهاند
-
home stay
اقامت خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اقامت شرکتکنندگان در یک برنامۀ آموزشی زبان در منازل شخصی میزبانان، همراه با غذا، برطبق قرارداد
-
residential stay
اقامت خوابگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اقامت شرکتکنندگان در یک برنامۀ آموزش زبان در مکانهایی، مانند دانشکده و پردیس دانشگاهی و خوابگاه دانشجویی، همراه با غذا، برطبق قرارداد
-
bonnet rod, hood rod, bonnet stay, bonnet support
میلۀ درِ موتور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] میلهای برای باز نگه داشتن درِ موتور
-
farm tourism, agricultural tourism, farm stay tourism, vacation farm tourism
مزرعهگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شکلی از گردشگری روستایی مبتنی بر بازدید از مزارع فعال و مشارکت در فعالیتهای آنها برای تفریح
-
rudder arm, rudder band, rudder stay, rudder brace
بست سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اتصالی که بهصورت شعاعی یا افقی به محور سکان متصل است و تیغۀ سکان به آن وصل شده است