کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
staged پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
on-stage
روی صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] فضای نمایشی روبهروی دیدگان تماشاگر
-
pioneer stage, gap stage
مرحلۀ پیشگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اولین مرحلۀ یک توالی گیاهی
-
successional stage, stage of succession
مرحلۀ توالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← مرحلۀ پیایندی
-
stage 3
مرتبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] درجهای از توسعۀ فرهنگی در یک دوره که وجه مشخص آن به فنّاوری و مسایل اجتماعی و آیینی یا اعتقادی برمیگردد
-
simple stage
مرتبۀ تکنشانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مرتبهای که با بودن یا نبودن یک پدیدۀ شاخص شناخته میشود
-
complex stage
مرتبۀ چندنشانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مرتبهای که با کشف دستساختهها یا پدیدارهایی متفاوت که گمان میرود باید با هم پیدا شوند مشخص میشود
-
preparation stage
مرحلۀ آمادگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← آمادگی
-
depression stage
مرحلۀ افسردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] چهارمین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که در آن کارکرد فرد دچار ضعف و کاستی میشود
-
action stage
مرحلۀ اقدام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← اقدام
-
acceptance stage
مرحلۀ پذیرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] آخرین مرحله از پنج مرحلۀ مرگ که با کنارهگیری از زندگی و تسلیم در برابر واقعیت مرگ حتمی بروز میکند
-
tillering stage
مرحلۀ پنجهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مرحلهای از نمو غلات که در آن گیاه جَست اضافهای تولید میکند که تبدیل به بوته میشود
-
seral stage
مرحلۀ پیایندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هریک از مراحل گذرا در فرایند توالی متـ . مرحلۀ توالی successional stage, stage of succession
-
preclimacteric stage
مرحلۀ پیشاوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مرحلهای در منحنی سرعت تنفس میوههای رسیده که در آن تنفس در حال افزایش است
-
precontemplation stage
مرحلۀ پیشتأمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← پیشتأمل
-
preoperational stage
مرحلۀ پیشعملیاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ پیاژه، دومین مرحلۀ عمدۀ رشد شناختی که در آن کودک قادر میشود تجربه را به شکلی نمادین ثبت و بازنمایی کند