کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
spring cankerworm پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
truck spring
فنر بوژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] انواع فنرهای مورد استفاده در سامانۀ تعلیق بوژی برای ایجاد نرمی لازم در حرکات قائم وسیلۀ نقلیۀ خطنورد
-
bolster spring
فنر گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فنر اصلی واگن که تکیهگاهی برای گهوارۀ بوژی است و وزن بدنۀ واگن را تحمل میکند
-
air spring
فنر هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فنری دارای یک پایه و محفظهای کشسان که با هوای کمفشار پر شده است و در سامانۀ تعلیق قطارهای شهری و بینشهری به کار میرود
-
spring tide
مِهکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] بالاترین گسترۀ کِشَندی ماهانه، هنگامی که ماه در وضعیت نزدیک به ماه کامل یا ماه نو باشد
-
oven spring
پُف پخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] افزایش ناگهانی حجم خمیر در نتیجۀ بالا بودن سرعت تخمیر و تولید گاز در ابتدای پخت
-
fissure spring
چشمۀ شکافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چشمهای که از یک ترک یا درزه خارج میشود
-
fracture spring
چشمۀ شکستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چشمهای که از شکستگیهای درون یک سنگ خارج میشود
-
mineral spring
چشمۀ معدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چشمهای که آب آن به علت کانیهای موجود در آن طعم خاصی دارد
-
spring wood
چوب بهاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← پیشینچوب
-
spring snow
برف بهاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برف ترِ درشت و دانهدانه، شبیه به یخ خردشدۀ آبدار که عموماً در بهار یافت میشود متـ . برف دانهدانه corn snow, granular snow
-
spring crust
بهارپوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی برفپوسته که از سخت شدن یخبرف شل براثر کاهش دما تشکیل شده باشد
-
springing line
خط پاکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] خط افقی فرضی که دو پاکار هر قوس یا چَفته یا طاق را به هم وصل میکند
-
spring-tine harrow, spring-tooth harrow
چنگۀ دندانهفنری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] چنگهای با چند ردیف دندانه یا میلههای فنری که بر روی یک محور سوارند و برای تنظیم عمق قابلیت چرخش دارند
-
single-spring flexure
نیروسنج تکفنره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نیروسنجی در تونل باد که در آن، بازویی معمولاً عمودی مدل را در نقطهای حفظ میکند؛ این نقطه در محل اتصال نازک شده است تا مانند یک مفصل عمل کند و فقط به نیروها یا جفتنیروهای (couples) حول همان محور حساس باشد
-
crossed-spring balance
نیروسنج فنرضربدری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نیروسنج تونل بادی که مفصلهای آن دو یا چند فنر تخت دارد که بهصورت ضربدری یکدیگر را قطع میکنند و در محورهای معین خمشِ تقریباً بدون اصطکاکی ایجاد میکنند