کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
sport پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sport drink
نوشیدنی ورزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی نوشیدنی که برای بهبود یا حفظ قابلیتهای بدنی ورزشکاران ساخته میشود
-
sports film
فیلم ورزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمی که موضوع آن رقابتهای ورزشی است
-
sport instructor
مربی ورزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فرد واجد شرایطی که ورزش خاصی را به گردشگران میآموزد
-
sport 2
ورزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] 1. هرگونه فعالیت تفریحی یا رقابتی، با وسیلۀ ورزشی یا بدون آن، که مستلزم میزانی از فعالیت جسمانی و مهارت باشد 2. در المپیک، یک یا چند رشته که زیر نظر یک فدراسیون بینالمللی قرار دارد
-
sports tourism
ورزشگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که در آن گردشگران به دیدن یا شرکت در مسابقات ورزشی میروند
-
winter sports
ورزشهای زمستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشهای فضای باز که معمولاً در زمستان و بر روی برف و یخ انجام میشود
-
underwater sports
ورزشهای زیرآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشهایی که در زیر سطح آب انجام میشود
-
sitting sports
ورزشهای نشسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشهایی که شرکتکنندگان در آنها در حالت نشسته قرار دارند مانند سوارکاری و قایقرانی
-
sport writer
ورزشینویس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] خبرنگار یا گزارشگری که بهصورت منظم اخبار مربوط به ورزش و رویدادهای ورزشی را گزارش و تحلیل و در مطبوعات خصوصاً مطبوعات ورزشی منتشر میکند
-
sports engineering
مهندسی ورزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] رشتهای شامل طراحی تجهیزات ورزشی و آزمونهای آزمایشگاهی و میدانی مربوط به آنها، مدلسازی محاسباتی، تعامل با ورزشکاران و ارزیابی عملکرد آنها و تجهیزات ورزشی در حین تمرین و مسابقه، در چارچوب به حداقل رساندن آسیبهای ورزشی و بهبود حرکات و...
-
sport injury
آسیب ورزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] آسیبی که در نتیجۀ شرکت در یک فعالیت ورزشی به ورزشکار وارد میشود
-
sport medicine
پزشکی ورزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] شاخهای از پزشکی که به درمان آسیبهای ورزشی و ارزیابی و بهبود سلامت ورزشکاران اختصاص دارد
-
sport nutrition
تغذیۀ ورزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] شاخهای از علم تغذیه که به تغذیه ورزشکاران باتوجهبه انواع فعالیتهای بدنی و ورزشی آنان، چه در بُعد ورزش حرفهای و چه در بُعد ورزش همگانی، میپردازد
-
bud sport, bud mutation, sport 1
جهش جوانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی جهش که در جوانه اتفاق میافتد و به تولید شاخه و گل و میوۀ متفاوت با گیاه مادر منجر میشود
-
aerobic gymnastics, sports aerobics, sport aerobics
پویهچمورزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] اجرای مداوم و پیدرپی حرکات پیچیده و دشوار و دقیق به همراه موسیقی که از پویهورزی منشأ میگیرد و خلاقیت فردی چمورز در آن نشان داده میشود متـ . پویهژیمناستیک