کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
split پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
splitting
شقه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند نصف کردن لاشه از قسمت تیرۀ پشت
-
modal split, mode split
تفکیک وسایل سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعیین درصد استفادۀ افراد از وسایل نقلیۀ عمومی و شخصی
-
ticket splitting/ ticket-splitting
رأیدهی ناهمگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی دادن به نامزدهای حزبهای مختلف در یک انتخابات برای تصدی چند منصب
-
salt splitting
نمکشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] توانایی تبادلگرهای کاتیونی و آنیونی برای تبدیل کاتیونهای آب به اسید و آنیونهای آب به باز
-
calyx splitting
کاسهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] عارضهای که در گیاهان باعث شکافته شدن کاسۀ گل میشود
-
split service
پذیرایی مرحلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی پذیرایی که درطی آن پذیراییکنندگان (servers) هریک از مراحل پذیرایی را جداگانه ارائه میکنند
-
amplitude splitting
دامنهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فرایندی که در آن تابش الکترومغناطیسی به دو شاخه با دامنههای متفاوت تقسیم میشود
-
split spread
دوسوگسترش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی آرایش لرزهای که در آن چشمه در وسط گسترش لرزهیابهاست
-
split menu
صورتغذای چندگزینهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] صورتغذایی شامل دو یا چند صورتغذای انتخابی که در مورد آنها با مهمانان از قبل توافق شده است متـ . منوی چندگزینهای
-
split spray
افشانش نامتقارن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] افشانشی نامطلوب که در آن پوشرنگ بهصورت نوارهایی با ضخامتهای نامساوی بر سطح مینشیند
-
beam splitting
باریکهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] تقسیم باریکۀ نور به دو یا چند باریکه با باریکهشکاف
-
thick-split graft, split-thickness graft
پیوندینۀ نیملایهستبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی پیوندینۀ پوستی شامل روپوست که ضخامت آن تقریباً دوسوم پیوندینۀ تماملایه است
-
split ticket 1
نامزدنامۀ ناهمگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فهرستی شامل اسامی نامزدهای احزاب رقیب
-
split Russel's traction
کشش دوبخشی راسل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی کشش راسل که در آن ران را با یک وزنه و ساق را با وزنۀ دیگر تحت کشش قرار میدهند
-
split-skin graft
پیوندینۀ نیملایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی پیوندینۀ پوستی شامل روپوست که ضخامت آن تقریباً یکسوم پیوندینۀ تماملایه است