کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
solid media پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
solid medium
محیط جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیطی مغذی که با افزودن عامل سفتکننده مانند آگار جامدسازی میشود
-
settleable solids
جامدات تهنشینپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از مواد جامد معلق اولیه که پس از تهنشین شدن در زمان و شرایط معین قابل جداسازی است
-
molecular solid
جامد مولکولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] جامدی که در نتیجۀ نیروی بینِمولکولی واندروالسی بین مولکولهای مجزا تشکیل میشود
-
solid waste
پسماند جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ضایعات جامد حاصل از فعالیتهای شهری و تجاری و صنعتی
-
solid state
حالت جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] حالت یا فاز موادی که فاصلۀ متوسط اتمها یا مولکولهای سازندۀ آنها نسبت به هم ثابت است
-
solid propeller
پروانۀ یکپارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که توپی و تیغههای آن بهصورت یکپارچه ریخته و ساخته میشوند
-
solid wall
دیوار توپُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] دیوار یکپارچهای که از مصالح پیوسته تشکیل شده باشد
-
solid casting
ریختهگری توپُر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی ریختهگری دوغابی که در آن دوغاب تخلیه نمیشود و قالب متخلخل متشکل از دو بخش اصلی است
-
solid tyre, solid, nonpneumatic tyre, NPT
تایر توپُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] تایری که معمولاً در چرخهایی با حرکت آرام و محدود، مانند چرخک و پاروَک، کاربرد دارد و با هوا پُر نمیشود
-
solid-state welding, SSW, solid-phase welding
جوشکاری حالتجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی جوشکاری با اعمال فشار که در آن اتصال بین قطعات بدون رسیدن به نقطۀ ذوب هریک از آنها ایجاد میشود
-
SS, suspended solids
مَجَم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد جامد معلق در آب یا فاضلاب متـ . مواد جامد معلق
-
FSS, fixed suspended solids
مَجمَث
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ترکیبات معدنی جامد معلق موجود در آب یا فاضلاب متـ . مواد جامد معلق ثابت
-
VSS, voltile suspended solids
مَجمَف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد آلی جامد معلق موجود در آب با فاضلاب متـ . مواد جامد معلق فرّار
-
solid solution, mixed crystal
محلول جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] فاز بلورینی که ترکیب آن در محدودهای خاص میتواند بدون پدیدار شدن یک فاز اضافه تغییر کند [فیزیک] فاز بلورین همگن متشکل از دو مؤلفه درحالیکه مؤلفۀ دوم بهطور کاتورهای جانشین مؤلفۀ اول میشود
-
semi-solid medium
محیط نیمهجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیطی که برای اهدافی خاص مقداری آگار به آن اضافه میکنند، اما با غلظتی که محیط منعقد (سفت) نشود