کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
slip ring پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bark slip, bark slipping
پوستاندازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جدا شدن پوست درخت از چوب در محل بُنلاد فعال
-
flexural slip, bedding-plane slip
لغزش خمشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لیز خوردن چینههای رسوبی در طول سطوح لایهبندی هنگام چین خوردن
-
wheel slip
لغزش چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لغزش ناشی از اختلاف میان سرعت انتقالی و سرعت محیطی چرخ که به علت اعمال توان اضافی به چرخ ـ محور صورت میگیرد
-
slip of the ear
لغزش شنوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] خطایی که در هنگام شنیدن و درک گفتار روی میدهد
-
slip ramp
کجراهگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قطعهراهی کج که راه اصلی را به راه خدماتی موازی با آن وصل میکند
-
slip partitioning
اِفراز لغزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] شکلگیری گسلهای شیبلغز و امتدادلغز به موازات هم در ناحیهای با همگرایی مایل متـ . اِفراز کُرنش strain partitioning
-
slip angle
زاویۀ لغزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] زاویۀ بین صفحۀ مماس بر سطح تیغۀ پروانه و خط مماس بر لبۀ پروانه
-
slip dock
سرسرۀ حوضچهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی سرسرۀ ریلی ویژۀ حوضچه که تغییرات جزرومد بر آن تأثیری ندارد و شناور پس از بالاکشیدهشدن از آن در درون حوضچه قرار میگیرد
-
slip base
پایۀ لغزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی پایۀ علائم راهنمایی که سازهای در انتها یا نزدیک به انتهای آن وجود دارد که در هنگام برخورد وسیلۀ نقلیه با آن برای کاستن از شدت تصادف از بنپایه جدا میشود، اما در برابر باد مقاوم است
-
slip 1
درونسُرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سُر خوردن هواگَرد به سمت داخل دایرۀ گردش، در حین دور زدن در پرواز
-
slip wire
بافۀ خودرها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← طناب خودرها
-
bit slip
بیتلغزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزایش یا حذف بیتها بهگونهایکه موقعیت هر بیت در جریان بیتها تغییر کند؛ این فرایند باعث تغییر زمانبندی میان فرستنده و گیرنده میشود
-
slip casting
ریختهگری دوغابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی ریختهگری که در آن دوغابِ بدنه به درون قالب متخلخل، عموماً گچی، با هر شکلی ریخته میشود تا بهتدریج با از دست دادن آب جسمی سخت بر جای بماند
-
slip rope
طناب خودرها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طنابی که رهاسازی آن بینیاز از ملوان اسکله انجام میشود بهنحویکه دو سر آن به موت کشتی بسته میشود و تنها بخش میانی آن دور موت اسکله میپیچد یا از داخل حلقۀ آن عبور میکند متـ . بافۀ خودرها slip wire
-
oblique-slip fault, diagonal-slip fault
گسل اریبلغز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن لغزش هم در جهت امتداد و هم در جهت شیب رخ داده باشد