کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
slashed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
slash 2
کجخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از نویسههای صفحهکلید رایانه که بهصورت «/» نشان داده میشود
-
slash 1
دارماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آنچه از درخت پس از افکندن و شاخهزنی و پوستکنی و بهینهبُری یا پس از توفان و حریق و کتزنی در جنگل بر جای ماند
-
slashing 2
دارماندخیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هر محدودۀ دارای مقدار قابلملاحظهای دارماند
-
heavy slash
دارماند درشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دارماندهایی شامل بینههای برداشتنشده و کندههای ریشهکنشده و ساقههای شکسته یا ریشهکنشده و چوبهای سنگین
-
light slash
دارماند ریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دارماندهایی شامل شاخههای سبک و سرشاخهها و برگها و خردهچوبها
-
slash burn
دارماندسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ایجاد حریق خواسته برای از بین بردن دارماندهای انباشته بر سطح جنگل
-
backslash, reverse slash
واکجخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از نویسههای صفحهکلید رایانه که با علامتِ «\» نشان داده میشود
-
slash disposal, brush disposal
دفع دارماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تیمار و جابهجایی دارماندها برای کاهش امکان حریق یا حملۀ آفات یا خطر بیماری
-
windslash/ wind slash
دارماند بادافتاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دارماندهایی که باد آنها را انداخته باشد
-
slash chopper, brash chopper
دارماندخردکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دستگاهی مجهز به مجموعهای از تیغهها، سوار بر محوری افقی و برقی، که از آن برای کاهش حجم دارماندها و درنتیجه تسهیل جنگلکاری و کاهش خطر حریق استفاده میشود
-
slashing 1, brushing 1, scrub cutting, brush clearing, brush cutting, scrub clearance, shrub clearing
بوتهبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کوتاهسازی گیاهان رقیب و نیمهچوبی در جنگلکاری