کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
single prop پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
single cross
دورگۀ ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] دورگههای حاصل از تلاقی دو ژننمود که معمولاً رگۀ خویشآمیز هستند
-
single-frame shooting, single-frame exposure
فیلمبرداری تکقاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] شیوهای از فیلمبرداری با وقفۀ زمانی که در آن هر قاب تصویر در یک مقطع زمانی نوردهی میشود
-
single pipe brake, single-pipe system
ترمز تکلوله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانۀ ترمزی که در آن فقط از یک خط لولۀ سراسری هوا استفاده میشود
-
single-skin drums, single-head drums
طبلهای یکطرفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از طبلها که یک سمت بدنۀ آنها پوست دارد
-
single nucleotide polymorphismal map
نقشۀ چندشکلیهای تکنوکلئوتیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] آرایۀ خطی از جایگاههای چندشکلی تکنوکلئوتیدی در طول یک دِنای خاص اختـ . نقشۀ چندتکها SNP map
-
single-spring flexure
نیروسنج تکفنره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نیروسنجی در تونل باد که در آن، بازویی معمولاً عمودی مدل را در نقطهای حفظ میکند؛ این نقطه در محل اتصال نازک شده است تا مانند یک مفصل عمل کند و فقط به نیروها یا جفتنیروهای (couples) حول همان محور حساس باشد
-
single track line
مسیر یکخطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیر راهآهنی که در آن رفتوبرگشت فقط در یک خط صورت گیرد
-
single blind study
مطالعۀ یکسوکور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی، علوم سلامت] روشی که با استفاده از آن مطالعهشونده نداند که در کدام بازوی مطالعه قرار دارد
-
single camera unit
واحد تولید تکدوربینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مجموعۀ گروه تولید و تجهیزات قابلحمل تولید ویدئویی شامل دوربین و دستگاه ضبط و وسایل نورپردازی و صدابرداری متـ . واحد تکدوربینه * در زبان فارسی برای این واحد تلویزیونی "واحد پرتابل" به کار رفته است
-
single room supplement
هزینۀ اتاقتکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هزینۀ اضافی اقامت در یک اتاق دونفره یا بیشتر بدون هماتاقی
-
single-coin fare
کرایۀ تکسکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کرایهای که با یک سکه یا بهامهر پرداخت میشود متـ . تکسکهای
-
single-cylinder engine
موتور تکسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که تنها دارای یک سیلندر است
-
single-overhead camshaft, SOHC
موتور تکمیلرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتور میلبادامکروی که یک میلبادامک برای باز و بسته کردن سوپاپها دارد
-
single-chambered tomb
آرامگاه تکحجرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گور ساختهشده از سنگ، دارای یک حجره
-
single-pass weld
جوش تکگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] جوشی که از یک گذر جوش به وجود میآید