کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
shoe-shop پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cast shoe
کفش گچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] پوششی کفشمانند بر روی گچ که امکان راه رفتن را، بیآسیب، فراهم میکند
-
coffee shop
قهوهسرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی برای پذیرایی از مشتریان با غذاهای سبک و نوشیدنی
-
field shop
تعمیرگاه صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تعمیرگاهی که برای تعمیرات موردنیاز ردههای رزمی یا نگهداری تجهیزات یا انجام کارهای مرتبط با نگهداری در میدان بر پا میشود
-
compulsive shopping
خرید اجبارگونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] خرید چیزهایی که عموماً مورد نیاز خریدار نیست و غالباً در وسع او نمیگنجد
-
powerizer, bounce shoes, jumping shoes, sky runner
پاورجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] وسیلهای تفریحیـ ورزشی، دارای فنر و اهرم مهار و زانوبند که پاها را در آن قرار میدهند و با آن میتوانند تا دو متر بالا بپرند
-
wheel truing brake shoe
کفشک ترمز چرخساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] کفشک ترمزی با ذرات ساینده که برای سنگزنی غلتشگاه و لبۀ چرخ بهمنظور اصلاح رویه بهکار میرود
-
third rail shoe
کفشک ریل سوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] افزارهای در خطنورد برقی که جریان برق را از ریل سوم میگیرد و به سامانۀ پیشران منتقل میکند
-
brake shoe back
پشتبند کفشک ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] پشتبندی فولادی برای استحکام کفشک چدنی ترمز
-
brake-shoe key
شمشیرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خار یا گوِهای که کفشک ترمز را به قاب ترمز وصل میکند
-
brake-shoe clearance
خلاصی کفشک ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فاصلۀ بین کفشک ترمز و چرخ هنگامی که ترمز آزاد است
-
casting bay, foundry shop
کارگاه ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] محلی که در آن قطعات ریختگی، فلزی یا شیشهای ساخته یا تولید میشود
-
cybershopping, e-shopping
خرید رایانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] خرید ازطریق اینترنت
-
skidding pan, skidding dish, skidding shoe
سینی چوبکِشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ورقۀ فولادی پهنی که سر بینه بر روی آن قرار میگیرد تا کشیده شود و از فرورفتن بینه در زمین جلوگیری کند