کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
shock wave پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
shock wave
موج ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موج تراکمی درحالانتقال در شاره که فشار و چگالی و سرعت ذرات در آن بهشدت تغییر میکند متـ . موج شوکی
-
واژههای مشابه
-
shock mounting, shock absorber
ضربهگیر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پایهای با خاصیت فنری برای کاهش آثار مخرب ناشی از ضربۀ دستگاه
-
shock tube
لولۀ شوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که در پژوهشهای فوقِصوتی کاربرد دارد و در آن سیال با فشار بالا جریان مییابد و در آزمونگاه به سرعت بسیار بالایی میرسد
-
shock tunnel
تونل شوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که در آن سیال با سرعت بالا جریان مییابد و شوکهایی با ماخ 6 تا 25 تولید میکند
-
shock drag
پَسار ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پَسار مرتبط با امواج ضربهای که همیشه موجب اُفت فشار کل (total pressure) یا فشار ایستایی (static pressure) میشود و معمولاً با توان چهارم سرعت یا دامنۀ فشار متناسب است
-
shock metamorphism
دگرگونی ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی دگرگونی در سنگ که در نتیجۀ عبور موج ضربهای پرفشار رخ میدهد و از چند میکروثانیه تا کسری از دقیقه طول میکشد
-
shock 1
شوک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] حالتی که به علت اُفت فشار خون سرخرگی و کم شدن حجم خون بروز کند
-
oblique shock
شوک مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← موج ضربهای مایل
-
shock melting
ذوب ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذوب مواد در دمای بالای حاصل از امواج ضربهای پرفشار
-
shock 2
ضربه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] رویدادی ناگهانی و پیشبینینشده که اثر مثبت یا منفی بر اقتصاد بگذارد متـ . شوک 2
-
denial and shock stage
مرحلۀ شوک و انکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نخستین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که دورۀ زودگذر و حادی است و در آن فرد با شناسایی و پذیرش اینکه به یک بیماری کشنده مبتلاست، دچار اضطراب شدیدی میشود
-
heat-shock gene
ژن گرماشوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هریک از ژنهایی که در موجودات زنده با افزایش دما فعال میشوند
-
cold-shock protein
پروتئین سرماشوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] پروتئینی که در پاسخ به کاهش ناگهانی دما در ریزاندامگانها ساخته میشود تا از آنها در برابر آسیبهای ناشی از سرما محافظت کند
-
heat-shock protein
پروتئین گرماشوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] هر پروتئینی که ساخت آن با افزایش دمای محیط به بالاتر از یک آستانۀ مشخص القا میشود