کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
shield پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
shielding, shield 3
سپرگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کاهش دادن تابشهای هستهای در عبور از ناحیهای به ناحیۀ دیگر با استفاده از سپر/ حفاظ متـ . حفاظگذاری
-
laser shield
لیزرگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محفظه یا پرده یا عینک یا هر وسیلهای که اثر انرژی لیزری را بر هدف، اعم از دستگاه و مدار و موجود زنده، کاهش میدهد
-
shield volcano
آتشفشان سپری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آتشفشانی که به شکل سپر جنگی و مخروطی با دامنههای کمشیب است
-
shielded pair
جفت حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خط انتقالی با دو سیم که هریک از آنها با پوششی رسانا احاطه شده است
-
shield 2
سپر 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1. محفظهای فلزی که وسیلۀ الکترومغناطیسی را در آن قرار میدهند تا از برهمکنش الکترومغناطیسی با میدانهای وسایل دیگر جلوگیری شود 2. مادۀ جذبکنندهای که در اطراف واکنشگاه/رآکتور هستهای قرار میگیرد تا از نشت تابشهای هستهای جلوگیری شود متـ...
-
cloud shield
سپراَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. در حالت عمومی، اَبر گستردهای که طول آن بیش از چهار برابر عرض آن نباشد 2. در هواشناسی همدیدی، ساختار اصلی اَبر یک چرخندِ موجیِ نوعی که در سمت هوای سرد سامانۀ جبههای قرار دارد
-
precipitation shield
سپراَبر بارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در تصاویر ماهوارهای، بخشی از سپراَبر گسترده که بر مبنای دیدبانیهای سطح زمین یا راداری در آن بارش مشاهده میشود
-
shield grid
سپرشبکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شبکهای در لامپ الکترونیکی که از آند و کاتد در برابر گرمای تولیدشده محافظت میکند
-
lava shield
سپر گدازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آتشفشانی سپری از نوع بازالتی
-
magnetostatic shielding
سپرگذاری مغناایستا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حفاظت وسایل الکترومغناطیسی با استفاده از مواد نفوذپذیر برای جلوگیری از برهمکنش مغنادینامیکی با وسایل دیگر
-
thermal shield
سپر گرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سپری از جنس رسانای گرما که در مجاورت بازتابندۀ واکنشگاه/رآکتور هستهای قرار میگیرد تا تابش و نوترونهای گرمایی را در خود جذب کند
-
shielded wire
سیم حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سیم رسانای روپوشداری که برای جلوگیری از تابش با حفاظ فلزی حفاظگذاری شده است
-
shield cable
بافۀ حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بافهای که رساناهای درون آن دارای پوششاند متـ . کابل حفاظدار
-
shielded joint
پیوندگاه سپردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] محل اتصال محافظتشدۀ دو قطعۀ الکتریکی متـ . پیوندگاه حفاظدار
-
dielectric shielding
حفاظگذاری دیالکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کاهش دادن میدان الکتریکی در ناحیهای از فضا با وارد کردن مادۀ دیالکتریکی