کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
separation energy پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
separator
جداساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] دستگاه جداکنندۀ اجزای مخلوط
-
geoidal separation/ geoid separation
جدایش زمینوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] فاصلۀ بیضوی مرجع و زمینوار
-
chafer separation, reinforce separation
جدایی طوقهپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی جدایی بهصورت ترکهای محیطی در بالای ناحیۀ لبۀ طوقه بهحدیکه مَنجید نمایان شود
-
legal separation, judicial separation
جدایی قانونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] اقدامی حقوقی براساس درخواست یکی از زوجین که خواهان ادامۀ تأهل است، اما میخواهد دیگر مسائل زناشویی، مانند حضانت اطفال و نفقۀ کودک و همسر و تقسیم اموال حلوفصل شود
-
source separation, separation at source
تفکیک در مبدأ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] جداسازی پسماندهای مختلف در مبدأ تولید برای تسهیل عملیات بازیافت
-
separator slime
لجن جداشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ناخالصیهایی که پس از جداسازی خامه از شیر پسچرخ در دستگاه جداساز باقی میماند
-
grade separation
ناهمسطحسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جداسازی عمودی در تقاطعها با استفاده از سازههای ناهمسطح
-
separating map
نگاشت جداساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
separating space
فضای جداساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
runway separation
فُرجۀ باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فاصلۀ زمانی و مکانی بین هواگَردهای در حال ورود یا خروج در یک باند
-
channel separation
میزان تفکیک مسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] میزان همشنوی یا تداخل نشانک بین دو مسیر
-
separation zone
منطقۀ جداسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] منطقهای که در آن مسیر حرکت کشتیها در چارچوب طرح جداسازی تردد از هم جدا شده است
-
separately continuous
جداپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ویژگی تبدیلی دوخطی بر حاصلضرب دو فضای بُرداری هنجیده که نسبت به هریک از متغیرهایش پیوسته است
-
oil separator
جداساز روغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← چربیگیر
-
separation 1
جداسازی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] جدا کردن اجزای جامد و مایع و گاز سازندۀ مخلوط بهکمک روشهای مختلف، نظیر تقطیر و استخراج و جذب