کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
self-digestion پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
digestion
گوارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] فرایند تبدیل غذا به واحدهای کوچکتر و سادهتر بهطوریکه قابل جذب شوند
-
digestible
گوارشپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ویژگی غذایی که قابل گوارش باشد
-
digestibility
گوارشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] قابلیت گوارده شدن یک مادۀ غذایی
-
digested
گوارششده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← گوارده
-
digestive, digestant
گوارنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ویژگی مادهای که فرایند گوارش را تسهیل یا تشدید کند
-
self
خود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] کلیت فرد، شامل همۀ ویژگیهای آگاهانه و ناآگاهانه و جسمی و ذهنی او
-
digestibility coefficient, coefficient of digestibility
ضریب گوارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] درصدی از مادۀ غذایی که در بدن هضم و جذب میشود
-
digested sludge
لجن هضمشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] لجن فاضلاب تثبیتشده براثر فعالیت ریزاندامگانها، در تماس با اکسیژن یا بدون تماس با آن
-
digestion tank
مخزن هضم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مخزنی که در آن لجن بهوسیلۀ ریزاندامگانها تجزیه میشود
-
wet digestion
هضم تر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایند تثبیت پسماند جامد که در آن پسماندهای آلی جامد در برکۀ روبازِ هضم قرار داده میشوند تا تجزیۀ بیهوازی شوند
-
thermophilic digestion
هضم گرمادوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هضمی که در گسترۀ دمایی 45 تا 60 درجۀ سلسیوس انجام میگیرد
-
mesophilic digestion
هضم میاندمادوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هضم زیستی در گسترۀ دمایی 27 تا 38 درجۀ سلسیوس
-
digest 2
گواردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تبدیل کردن غذا به واحدهای کوچکتر و سادهتر
-
digest 3
گوارده 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ویژگی غذایی که به واحدهای کوچکتر و سادهتر تبدیل شده است متـ . گوارششده digested
-
message digest
چکیدهپیام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نسخۀ فشردهشدۀ یک پیام اصلی که با استفاده از خوارزمی/ الگوریتم چکیدهساز تولید میشود