کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
self-consciously پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
consciousness
خودآگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] پایش خود و محیط بهطوریکه مدُرَکات و خاطرات و افکار فرد بهدرستی در آگاهی او بازنمود پیدا کند
-
self
خود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] کلیت فرد، شامل همۀ ویژگیهای آگاهانه و ناآگاهانه و جسمی و ذهنی او
-
consciousness span
گسترۀ خودآگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] میزان اطلاعاتی که فرد در یک نگاه گذرا میتواند کسب کند
-
consciousness disturbance
آشفتگی خودآگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال در آگاهی شامل گیجی و سردرگمی و حالتهای رؤیاگونه و توهم
-
female consciousness
آگاهی جنس مؤنث
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] شناخت زنان از اینکه چگونه در یک طبقۀ خاص یا فرهنگ یا دورۀ تاریخی تعریفهای مشخصی از جنس مؤنث پدید آمده است
-
class consciousness
آگاهی طبقاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] مفهومی سوسیالیستی و پرولتاریایی مبتنی بر نظریۀ مارکسیستی که مطابق با آن کارگران با آگاهی از موقعیت طبقاتی خود با رویکرد انقلابی و ایجاد تغییراتی بنیادین در جامعه از «طبقه در خود» به «طبقه برای خود» گذار میکنند
-
consciousness raising
پرورش خودآگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایندی در بحثهای گروهی بهمنظور کسب آگاهی بیشتر از نیازها و اهداف و ارزشها و همچنین رفتار و نحوۀ ارتباط با دیگران
-
consciousness expansion
بسط خودآگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] روشی برای کمک به افراد بهمنظور تعدیل افکار آنها، بهویژه برای پذیرفتن هرچهبیشتر یک باور جدید که عموماً در فعالیتهای گروهی انجام میشود
-
self assembly/self-assembly
خودگردایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] قابلیت ایجاد ساختارهایی از زیرواحدهای سازندۀ آن بیآنکه منبعی بیرونی اطلاعاتی دربارۀ نحوۀ ساخت ساختارهای اولیه ارائه دهد
-
self assertion, self assertive
خودابرازگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند تأکید بر نظرات خود و انجام اعمالی که نیازها و حقوق و خواستههای فرد را در مرکز توجه قرار میدهد متـ . ابراز وجود
-
self work
اثر خویشمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] آثاری مانند زندگینامۀ خودنوشت و یادداشتهای روزانه و سفرنامه که موضوع آن شرح زندگی پدیدآور باشد
-
self-pollinated
خودگردهافشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی گل یا گیاهی که گردهافشانی آن در خود گیاه صورت میپذیرد
-
self-pollination
خودگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی گردهافشانی که در آن گردۀ گیاه مادگی همان گیاه را بارور میکند
-
self-care
خودمراقبتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] مراقبتهای فردی یا پزشکیای که خود بیمار با راهنمایی ارائهکنندگان مراقبتهای سلامت انجام میدهد
-
self-centralizer
خودمرکزیساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زیرگروه H از یک گروه G که با مرکزیساز خود برابر است