کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
saturation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
saturated
سیرشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی محلولی که مادۀ حلشده در آن در حدِ انحلالپذیری باشد متـ . اشباعشده
-
saturation 2, colour saturation, purity
خلوص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] یکی از ابعاد رنگ که بیانگر میزان فاصلۀ رنگ از یک رنگ خاکستری با همان روشنی است متـ . نابی
-
saturation headway
فاصلۀ گذر اشباع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] متوسط فاصلۀ گذر وسایل نقلیه در صفی اشباع و درحالحرکت در یک تقاطع چراغدار
-
coordinatively saturated
هَماراسیرشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] همتافت فلز واسطهای که بنا بر قاعده، در لایۀ ظرفیت اتم فلز مرکزی 18 الکترون داشته باشد
-
saturation polarization
قطبش اشباعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی که نشاندهندۀ بیشینۀ قطبش الکتریکی محیط دیالکتریک است
-
saturation magnetization
مغناطش اشباعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حالتی که در آن چگالی مغناطش جسم مغناطیسی براثر افزایش میدان مغناطیسی تغییر نکند
-
saturation scale
مقیاس خلوص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مجموعهرنگهایی که ازنظر خلوص رنگ به یک اندازه با هم تفاوت دارند
-
saturation tourism
اشباع گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تکمیل شدن ظرفیت پذیرش گردشگری یک منطقه
-
saturation flow
جریان اشباع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حجمی از وسایل نقلیه که افزایش بیشتر آن باعث راهبندان شود
-
saturation 1
سیرشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] [شیمی] وضعیتی که در آن یک محلول دارای حداکثر مقدار جسم حلشده در دمای معین باشد [فیزیک] وضعیت حاصل از حداکثر پاسخ فیزیکی به عامل خارجی بهطوریکه افزایش آن عامل به تغییر پاسخ منجر نشود متـ . اشباع، اشباعشدگی
-
saturation intensity
شدت اشباع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی در طیفنمایی (spectroscopy) که به ازای آن تابش ناشی از گذار بین ترازهای انرژی ذره براثر تابش الکترومغناطیسی به حد اشباع میرسد
-
saturated colour
رنگ خالص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگی که سفید در آن وجود ندارد
-
saturation induction
القای اشباعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بیشینهچگالی شار مغناطیسی قابل دریافت از هر جسم مغناطیسی متـ . چگالی شار اشباعی saturation flux density
-
Langelier saturation index, LSI, saturation index, SI
شاخص اشباع لانژلیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← شاخص لانژلیه
-
saturation mixing ratio
نسبت آمیختگی سیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسبت آمیختگی هوای سیر در دما و فشار معین