کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
salvaged پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
salvage cutting/salvage cut, salvage felling, salvage logging
برش بازیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برداشت درختان مرده یا درحالمرگ، پیش از آنکه ارزش تجاری چوب آنها از دست برود
-
salvage 3
کارمزد بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستمزدی که بابت بازگردانی پرداخت میشود
-
salvage excavation
کاوش نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کاوشی که در حیطۀ باستانشناسی نجات انجام میگیرد
-
salvage clause
شرط بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در قرارداد حمل بار که چگونگی و شرایط انجام خدمات بازگردانی در هنگام بروز حوادث را تعیین میکند
-
salvage vessel
شناور بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری مجهز به تجهیزات ویژه که از آن برای بازگردانی استفاده میکنند متـ . کشتی بازگردانی salving ship
-
salvage 2
بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عملیات نجات کشتیِ در معرض خطر و تجهیزات و کالای آن در قبال دریافت پاداش
-
salvage lien
حقِّ ممتاز بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی حق ممتاز دریایی که برای بازگردان نسبت به کشتی یا کالاهای آن در روند بازگردانی تا زمان وصول مطالبات محفوظ است
-
salvage money
انعام بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] انعامی که به خدمۀ کشتی بازگردانی پرداخت میشود
-
salvage 1
اموال بازگشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تمامی اموال شامل کشتی و بار و ملحقات مربوط به آن که در فرایند بازگردانی نجات داده میشود متـ . بازگشته
-
salve charge, salvage charges
هزینۀ بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← پاداش بازگردانی
-
salvage tug, wrecking tug
یدککش بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] یدککشی که از آن برای بازگردانی شناورهای آسیبدیده و درمعرضخطر، گاه در موقعیتهای اضطراری، استفاده میشود
-
salvage award, salve award
پاداش بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مبلغی که بنا بر رأی دادگاه یا داور براساس قرارداد بازگردانی تعیین میشود و بابت بازگردانی اموالِ درمعرضخطر در دریا، به بازگردان پرداخت میشود متـ . هزینۀ بازگردانی salve charge,salvage charges
-
salvage association, SA 1
انجمن بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تشکیلاتی با نمایندگانی در سراسر جهان که به امور بازگردانی رسیدگی میکنند
-
salvage master, wreck master 1
فرمانده بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کسی که مسئول عملیات بازگردانی است
-
rescue archaeology, salvage archaeology, public archaeology
باستانشناسی نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شاخهای از باستانشناسی که به مطالعۀ اشیا و سازههای موجود در محوطههایی میپردازد که در نتیجۀ عملیات عمرانی، مانند ساختن سدها و بناها و شاهراهها، در معرض نابودی است