کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ruby-red پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
red tide, red water
آبسرخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] پدیدهای ناشی از تکثیر بیشازحد برخی از ریزاندامگانهای گونههای داینوفیتا (Dinophytes) معمولاً در نتیجۀ افزایش مواد مغذی که براثر آن برخی گونهها سمومی تولید میکنند که ممکن است باعث مرگومیر سایر آبزیان شود
-
red rot, red heart decay
قرمزپوسه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هرنوع پوسیدگی چوب که نمود آن به رنگ قرمز یا قرمز ارغوانی باشد
-
red giant
غول سرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارهای که در مرحلهای از تحول است که در طی آن منبسط و سرد میشود و در آسمان به رنگ سرخ دیده میشود
-
red-top
مرحلۀ سوزنقرمزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مرحلۀ پیشرفتۀ خشکیدن سوزنهای درختان سوزنیبرگ براثر حملۀ آفات و گاه آلودگی هوا که در آن سوزنها به رنگ قرمز درمیآید متـ . سوزنقرمزی
-
red-belt
کمربند سرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آسیبی زمستانی که براثر وزش بادهای شدید و گرم در جنگل سوزنیبرگ بهصورت نواری سرخرنگ جلوه میکند
-
red time
زمان قرمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدتزمانی که چراغ راهنمایی برای یک حرکت خاص در تقاطع به رنگ قرمز است
-
red biotechnology
زیستفنّاوری قرمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] کاربرد زیستفنّاوری در زمینههایی مانند پزشکی و داروسازی برای درمان بیماریها و تولید انواع پادزیستها متـ . زیستفنّاوری پزشکی medical biotechnology
-
red out
سرخغش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] از دست رفتن بینایی براثر رسیدن بیشازحد خون به مغز در حرکات شتابدار و روبهپایین هواپیما
-
red beds
سرخلایهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینههای رسوبی عمدتاً شامل ماسهسنگ و لایسنگ و شیل که به دلیل وجود اکسید آهن سرخرنگ هستند
-
red snow
برف سرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برفی که سطح آن براثر رشد نوعی جلبک میکروسکوپی یا وجود گردوخاکِ قرمز به سرخی گراییده باشد
-
red heart
دلقرمزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرمزی بارز درونچوب سوزنیبرگان و برخی پهنبرگان که عامل آن نوعی قارچ است
-
red attack
حملۀ سرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حملۀ سوسک چوبخوار به درختی که براثر حمله شاخ و برگ تاج آن بهتدریج از سبز به کاهی و سپس به قرمز و درنهایت به قرمز سوخته تبدیل میشود
-
red clay
رُس قرمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ← رُس مغاکی
-
red ring decay, red ring rot
حلقهقرمزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی بیماری که براثر نوعی قارچ بر روی درختان سوزنیبرگ نیمکرۀ شمالی ایجاد میشود
-
pure red cell aplasia
نارویش گویچههای سرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] کمخونی حادی که در آن مغز استخوان گویچههای قرمز خون را تولید نمیکند